تغییر داستان
تغییر محتوا
تغییر نتیجه
داستانت را تغییر بده نتایج تغییر خواهد کرد.
داستانت را تغییر بده احساسات تو تغییر خواهند کرد.
داستانت را تغییر بده نتایج تغییر خواهد کرد.
بخش اول:
به این مثالها توجه کنید.
داستان اول:
سوار بر مترو یا اتوبوس هستید و کمی شلوغ است مردی همراه با دو پسربچه و یک دختر کوچکتر وارد میشود، پدر بچهها کنار شما مینشیند و بچهها شروع میکنند به بازی و سروصدا کردن تقریباً داد همه درآمده است ولی پدر بدون توجه به بچهها به گوشهای زل زده است، به او اشاره میکنید. آقا به بچهها چیزی نمیخواهی بگویید. پدر کمی به اینطرف و اون طرف نگاه میکند و میگوید چرا میخواهم حرف بزنم ولی نمیتوانم و نمیدو نم چه طور میتونم به بچهها بگم، شما سؤال میکنید اینکه چطور بگویید بچهها ساکت و یا . . . پدر میگوید اینکه بگویم دقایقی پیش مادرتان براثر بیماری سرطان فوتشده داریم میریم بیمارستان بالاسر جنازه مادر بچه. پدر ساکت میشود.
داستان عوض شد حالا همه ماجرا را فهمیدند و دیگرکسی به بچهها گیر نمیدهد و البته ناراحت هم هستند و باقی ماجرا.
فقط موضوع داستان عوض شد.
داستان دوم:
سوار ماشین شخصی خودت هستید در حال حرکت به سمت مقصد کمی عجله دارید، در خیابان جلوی ماشین شما یک ماشین به آهستگی در حال رانندگی است، بوق میزنید و چراغ میدهید و اهمیت نمیدهد کمی بعد چند تا فحش نثار طرف میکنید از او سبقت میگیرید و ناگهان متوجه میشوید که یکی از دوستان شما بوده و در حال شوخی کردن است و نتیجهگیری تغییر کرده است.
سؤال:
چگونه با نوشتار درمانی، نیرو و توانایی خودمان را چند برابر کنیم؟
پاسخ:
با تغییر داستان
چطوری؟
جوینده یابنده است. باکمی تمرین میتوانید به این مهارت برسید
داستان زندگی خودت را تغییر بده بهزودی نتایج تغییر خواهد کرد.
همه ما در زندگی چندین موضوع یا ناخواسته داریم که یادآوری آنها برایمان دردآور و شاید ناراحتکننده باشد.
یکی از این ناخواستهها را انتخاب کنید.
لطفاً به سؤالهای زیر پاسخ دهید.
آیا این ناخواسته شما واقعیت دارد؟
آیا به تمام جزئیات آن توجه دارید؟
آیا این موضوع تأثیر خاصی در زندگی شما داشته است؟
آیا این موضوع ارزش فکر کردن دارد؟
آیا این موضوع را همهجا بازگویی میکنید؟
آیا موضوع خودت را باصداقت بیان کردهاید؟
هدف واقعی شما از بیان این ناخواسته چه بود؟
آیا در این داستان کسی را هم متهم میکنید؟
آیا در طول ارائه این موضوع از کلمات مناسب هم استفاده میکنید؟
مهمترین کلمات شما در طول این داستان چیست؟
بخش دوم:
اگر به روایت داستان بد ادامه بدهید و آن را با افکارتان تغذیه کنید و به آن انرژی برسانید. حتماً دهها داستان افتضاح دیگر به وجود خواهد آمد. درنتیجه باید مراقب داستان خود باشید.
انرژی که بهطور مرتب برای داستان بد ارسال میکنید درواقع در حال ایجاد یکشکل ساختاری برای سیستم سلولهای عصبی خودتان هستید.
دقت کنید داستانهای ما در مسیر انرژیهای مثبت و یا منفی قرار دارند.
داستانهای که از ناخواستهها و یا خواستهها تعریف میکنیم ، سرنوشت شخصی و شغلی و حتی عاطفی ما را تعیین میکند.
داستان زندگی شما مهمترین داستانی است که تا به امروز آن را تعریف کردهاید. دقت کنید که برای تعریف این داستان از چه برچسبهایی استفاده میکنید.
معمولاً هر کس یک داستان نامتعارف و یا ناخواسته در زندگی خود دارد و یا حداقل در قسمت مهمی از زندگی خودش درست عملنکرده است بهعنوانمثال من یک داستان از مسیر زندگی خودم دارم که در آن مسیر هم من درست عمل نکردم و هم دستخوش اتفاقات ناخوشایند شدم و اسم این داستان را گذاشتم پلاک ۵۷٫ چرا پلاک ۵۷ ؟
به خاطر اینکه زمانی یک ملکی را خریدم برای تخریب و نوسازی( درگذشته یکی از شغلهای من بسازبفروشی بود) و در آن پروژه پلاک ۵۷ چندین تصمیم اشتباه گرفتم که منجر شده تا داستان پلاک ۵۷ باعث شکست تلخ من بشود و در این داستان کلی تجربه و کلی ناخواسته دارم که هرکدام از آنها برای من بسیار باارزش هستند.
تذکر:
داستانی که تو را نکشد اگر خوب دقت کنی و خوب درس بگیری تو را قویتر خواهد کرد.
افراد و دوستان شما و یا اطرافیان شما شاید در خیلی از مواقع به یک واقعیت جدید نیاز ندارند بلکه آنها به یک داستان جدید بیشتر نیاز دارند.
بخش سوم:
داستان کسبوکار شما چیست؟
داستان کارمندان یک شرکت مساوی است با آینده آن شرکت
داستان بازی کنان یک تیم ورزشی مساوی است با موفقیت یا شکست آن تیم
داستان یک مربی ورزشی مساوی است با برد و یا باخت آن تیم ورزشی
تذکر:
اگر جز آن دسته از افرادی هستید که فقط بهاندازه زنده ماندن و رفع نیازهای اساسی انرژی و انگیزه دارید، وقت آن رسیده که داستان مسیری را که تا امروز طی کردید را مشاهده کنید و اگر قصد دارید آینده خودتان را تغییر دهید و به نتایج دیگری برسید باید و باید داستان جدیدی خلق کنید.
تمرین:
تقریباهمه ما در مورد این شش موضوع داستانهایی داریم که باهم کمی متفاوت هستند.
۱ – خانواده
۲ – کسبوکار
۳ – سلامتی و ورزش
۴ – موفقیتها
۵ – دوستان
۶ – ناخواستهها
لطفاً در مورد هرکدام یک داستان بنویسد
بخش چهارم:
هرکدام از ناخواستههای زندگی شما یک داستان هستند و هرکدام از این داستانها بخشی از گذشته شما است.
بیشتر مردم به ناخواستههای خود اهمیت میدهند و هرچند وقت یکبار در مورد آنها صحبت میکنند. به عبارتی مردم از ناخواستههای خودشان قصههای برای گفتند دارند.
در کتاب بهترین قصهگو از نوشتههای خودم (( نویسنده: جعفر کریم نژاد)) در مورد قصه نوشتهشده که قصه همدلی ایجاد میکند. قصه قوه تخیل را بارور میکند. قصه به کودکمان کمک میکند تا دنیایی بزرگتر ازآنچه اطرافش میبیند را تصور کند.
یک تعریف ساده از گوستاو فلوبر: قصه همان چیزی است که شما در کافه برای دوستتان تعریف میکنید.
در این چند خط بهجای قصه از داستان استفاده کنید و بهجای داستان از ناخواسته استفاده کنید. دقت کنید که از چه داستانهای برای چه افرادی استفاده میکنید.
چند سؤال فرعی:
درنهایت هدف شما چیست؟
میخواهید چه کسی باشید؟
البته در حال حاضر من کیستم؟
یک اتفاقی که قبلاً رخداده است و بسیار ساده میباشد مشخص است “” این شما هستید “”
بخش پنجم:
در نوشتار درمانی یعنی نوشتن داستان یک موضوع ناخواسته
داستان یعنی یکعمر تجربه
داستان یعنی عصاره زندگی
داستان یعنی یک دنیا تجربه
تذکر: توانمندی انسان در داستانگویی از موهبتهای الهی است.
برای نوشتار درمانی نیاز به یک یا چند داستان دارید.
۱ – موضوع آن را خودتان انتخاب میکنید.
۲ – شما نویسنده اصلی داستان ناخواسته خودتان هستید.
۳ – شما قهرمان اصلی داستان ناخواسته خودتان هستید.
۴ – شما یک قهرمان عادی نیستید بلکه قهرمان منحصربهفرد داستان خودتان هستید.
۵ – با دقت به جزئیات داستان ناخواسته خودتان بپردازید.
بخش پایانی :
وقتی وارد رستوران میشوید چه اتفاقی میافتد؟
با فرض اینکه همهچیز رستوران مرتب و دقیق است.
۱ – یک میز و چند صندلی انتخاب میکنید.
۲ – منوی رستوران را مطالعه میکنید.
۳ – سفارش غذا و غیره را میدهید.
۴ – منتظر رسیدن سفارشتان هستید.
۵ – غذا را میل میکنید.
۶ – بهای آن را پرداخت میکنید.
۷ – احتمالاً انعام میدهید و تشکر میکنید.
تمرین :
پشت میز بشنید.
شما اشرف مخلوقات و جانشین خداوند هستید.
قلم و کاغذ بردارید.
۱ – یک موضوع را انتخاب کنید.
۲ – به جزئیات آن توجه کنید.
۳ – بهترین شرایط را پیشبینی کنید.
۴ – هر چه انتظار دارید را بر روی کاغذ بیاورید.
۵ – منتظر رسیدن سفارشتان باشید.
۶ – باید بهای هر چیزی را پرداخت کنید.
تجزیهوتحلیل نکنید.
در انتخاب داستان بهترین موضوع را موردتوجه داشته باشید.
هر آنچه هست قبلاً خلق کسی آن را خلق کرده است.
انتظارات بهتری داشته باشید نه بر اساس یک نیاز بلکه بر اساس یک دستور.
دستور شما چیست؟