پول و داستان
داستان و پول داستان به ما کمک میکند تا به پول و ثروت برسیم. داستان به ما کمک میکند تا بامطالعه داستانهای دیگران
داستان و پول داستان به ما کمک میکند تا به پول و ثروت برسیم. داستان به ما کمک میکند تا بامطالعه داستانهای دیگران
داستان یک ایده همیشه ایدهها هستند و فکر میکنیم که کدام ایده مناسب است و کدام ایده پولساز است. گاهی به ایدهها اهمیت نمیدهیم و
قدرت داستان همه ما داستانهای زیادی برای تعریف کردن داریم ولی فقط تعداد خیلی کمی از آنها مفید است و کاربردی است. بهعنوانمثال نقلقول
سختترین کار دنیا خلق یک داستان منحصربهفرد است شاید تا به امروز کسی به موضوع داستان به این شکل با شما صحبت نکرده بود،
ذهنناخودآگاه مانند یک زمین حاصل خیز است و برای آن فرق ندارد که شما درخت سیب، درخت پرتقال یا چه نوع درخت میکارید. ذهنناخودآگاه بر
معرفی کتاب عنوان: تغییر داستان تغییر نتایج موضوع: موفقیت در کسبوکار، انتخاب شغل مناسب، نقش پول در کسبوکار طراحی یک کسبوکار جدید Business – Management
تاثیر نوشتن و مراحل ساده نوشتن در کسبوکار ۱_ کشف حقایق و شاید قربانی شدن با این فرض که همه چیز و همهکس برعلیه کسبوکار
اگر خواهان به دست آوردن چیزی در زندگی و کسبوکار خود هستید. و یا قصد دارید به شخصیت مهمی تبدیل شوید. و زندگی خوبی را
درحالیکه داستانها، بنیادیترین سطح برنامهریزی ذهن هستند که در ناخودآگاه هر فرد نقش بسته است. در جادوی خلق داستان یک کنترل تقریباً اختصاصی بر روی
او را از کودکی خوب میشناسم، پرجنبوجوش و فعال و علاقهمند به تجربه، تجربه چی؟ تجربه انواع کسبوکار و البته کمی اهل مطالعه و نوشتن، شغلهای مختلف را یکی پس از دیگری تست میکرد، مثلاً مدتی در خیاطی، سپس تراشکاری، بعد رفت سراغ باطریسازی و برق و خدمات اتومبیل، فعالیت در بازار تهران و گاهی اوقات ساختمانسازی، گاهی دندانسازی، مدتی صنایع تولید و بستهبندی را، کمی بعد سراغ لوستر سازی رفت و اینیکی کمی زیادی طول کشید حدود ۸ سال، در طول این مسیر کتابهای غیردرسی از علاقهمندیهایش بود و عاشق کتابخانه، نوشتن یار همیشگی او بود. سراغ ماشین تایپ رفت و تدریس حرفهای آن، کامپیوتر متولد شد، وارد دانشگاه رشته سختافزار گردید، سپس مدرس کامپیوتر در دبیرستان که بیش از یک دهه ادامه داشت. به صنعت راهسازی و ساختمانسازی روی آورد، ((نوشتن فراموش نمیشد)) شد بسازبفروش، به سراغ صنایع غذایی و بستهبندی و فروش مواد غذایی رفت، نوشتن ادامه داشت، کمی بعد شروع مجدد دانشگاه در مسیر گردشگری و هتل داری ادامه پیدا کرد. تا بهعنوان مدیر یک هتل بینالمللی فعالیت ادامه داشت. در شهریور ۱۳۹۶ با استاد شاهین کلانتری آشنا شد، و نویسندگی را بهصورت حرفهای ادامه داد تا بسازبفروشی که بساز بنویس شد.