من کی هستم
چرا بهتر که به حرفهای من گوش کنید. من جعفر کریم نژاد هستم، دقیقاً از دوران کودکی یعنی زمانی که به دنیا آمدم، پدرم در حال ساخت یکخانه برای خانواده بود، یکخانه یک طبقه به همراه زیرزمین و یک حیاط بسیار زیبا و بهیادماندنی، تا چشمباز کردم متوجه شدم در خانوادهای هستم که گفتگوی اصلی بین اعضاء خانواده در مورد ساختوساز و ساختمانسازی و املاک بود.
بعدها یک طبقه دیگر به آن اضافه شد و چند سال بعد یک نیمطبقه به آن اضافه شد، زمانی که میخواستم مدرسه بروم خانه ما شد دوطبقه و نیم و یک زیرزمین که قابلیت مسکونی داشت و به عبارتی یک ساختمان با چهار واحد منزل مسکونی که چهار خانواده در آن زندگی میکردند. تا اینجا بماند پدر من یک معمار حرفهای ساختمان بود او در پروژه ساخت هتل هیلتون یا همان هتل آزادی و بعدها در پروژه بزرگ دیگری زیر نظر مهندسین آلمانی که از همکارانش بودند آموزشدیده بود. من نیز از دوران کودکی زیردست او بزرگ شدم و بیشتر اوقات به همراه او بر سر پروژهها میرفتم. و از همان ایام علاقه زیادی به پروژههای ساختمانی داشتم. از همان ابتدا متوجه شدم تنوع ساختوساز بالا است و نیز مصالح ساختمانی متنوع وجود دارد و هرکدام کاربریهای خاص خودشان رادارند، بیشتر اوقات درگیر ساختوساز بودم، خوب یادم است وقتیکه ۱۸ ساله بودم و گواهینامه موتورسیکلت گرفتم پدرم برای من یک موتور هوندا خرید و من هرروز به عشق موتورسواری پدرم را به محل کار میبردم و عصرها کمی زودتر میرفتم تا پدر را به منزل برسانم، در آن زمان پدرم یک پروژه ۲۰ طبقه در منطقه نیاوران در دستساخت داشت که بیشتر در بخش نما با طراحی نمارومی که سبکی از نماهای روم باستان و ایران باستان الگو گرفتهشده که از نوع سیمان برجسته بود و با استفاده از ابزارهای مخصوص برای الگوسازی استفاده میشد و من با شور و شوق خاصی آن کار را دنبال میکردم و هرچند روز یکبار باید قالبی ساخته میشد برای اجرای طرحهای دور پنجرهها یا ستونهای طرح دار که ترکیبی از چند طرح و مجسمه و شکلهای خاص که همگی از جنس سیمان بود و باید ذره، ذره کار میشد تا شکل بگیرد و من همیشه درگیر طراحی و زیباسازی بود و اینکه هرلحظه پیشرفت کار را میدیدم و لمس میکردم حس خوبی داشتم و تجربههای بسیار شیرین و لذت بخشی را کسب میکردم . در کنار آن شغلهای دیگر را تجربه کردم از قبیل خیاطی، لوسترسازی، جوراببافی، تا اینکه رفتم سربازی و ازآنجا وارد دانشگاه رشته کامپیوتر شدم آن روزها کامپیوتر تازه متولدشده بود و یک کالای لوکس بود و سپس شدم دبیر دبیرستان و چند تجربه کاری دیگر را کسب کردم تا اینکه در سال ۱۳۸۳تصمیم گرفتم برکردم به سراغ ساختوساز کاری که سالهای زیادی از عمرم را آنجا تجربه کسب کرده بودم و در آن موفق عمل کرده بودم و مسیر آن برایم لذتبخش بود.علت اصلی لذت بردن من از کار ساختمان چند دلیل داشت، اول اینکه تجربیات بسیار باارزش داشتم و در طول مسیر آموزشهای بسیار خوبی از پدرم و دیگر مهندسین ساختمان یاد گرفته بودم، دیگر اینکه همیشه شاهد پیشرفت فیزیکی کار بودم، مراحل تبدیلشدن خاک و آجر و سیمان و مصالح دیگر به یک ساختمان باشکوه برایم لذتبخش بود، و مهمترین موضوع اینکه کار ساختوساز حاشیه سود خودش را دارد و تقریباً هر فردی موفق در هر کاری که باشد او نیز دوست دارد در حوزه ساختوساز فعالیت و سرمایه گذاری داشته باشد. و هر کس حداقل یکبار هم که شده دوست دارد یکخانه عالی داشته باشد.
در سال ۱۳۸۳ که بهطور مستقیم و با تمرکز در حوزه ساختوساز و همزمان به مطالعه و تحقیق و توسعه آموزشهای خودم درزمینهٔ ساختمان و در هر حوزه که بود را بهصورت حرفهای ادامه دادم به دنبال منابع علمی روز بود با مهندسین و مشاوران وارد گفتگو میشدم و از تجربیاتشان یاد میگرفتم و خودم را بهروز میکردم، تقریباً هر شب مطالعه میکردم و در محل پروژه از مسئولین و پیمانکاران و بنا و کارگران درخواست میکردم که بهترین کار خودشان را در بالاترین کیفیت انجام دهند در ابتدا در یک شرکت راه و ساختمان فعالیتم را شروع کردم بلافاصله درگیر پروژه راهسازی و ساخت تونل و تعریض باند و پلسازی و غیره شدم. و درگیر دار ساخت یک پروژه ۱۲۰ واحدی شدم. در سال ۱۳۸۴ همکاری خودم را در شرکت قطع کردم و سپس با همراهی پدرم شروع به ساختوساز کردیم، کمتر از هفت ماه توانستم یک پروژه چهار واحدی را از صفرتا صد با بالاترین کیفیت و بهترین مصالح به اتمام برسانم بلافاصله پروژههای دیگری به من معرفی شد و در سال ۱۳۸۵ همزمان چند پروژه را مدیریت و اجرا میکردم. شروع طوفانی داشتم همزمان ساختوساز در چند پروژه و سپس چند ویلا در گیلان و بعد هم پروژه تجاری مسکونی و این ماجرا ادامه داشت و صدالبته در کنار اینهمه ساختوساز مهمترین کار من مطالعه و آموزش پذیر بودن من بود و همیشه در حال تحقیق و توسعه بار علمی خودم بودم، خودم را درگیر تمام مراحل ساخت میکردم و از پیشرفت اصولی و سریع و عالی آن لذت میبردم.
و مدتی را هم در کنار مشاورین املاک به یادگیری در حوزه تکنیکهای مشاوره میپرداختم. تا با تمام آیتمهای که در حوزه ساختوساز بود آشنا میشدم.