درباره یک یادگاری
تمرین نوشتن درباره یک یادگاری وقتی با یک ناخواسته روبرو میشویم برای آنیک عنوان انتخاب کنید. برای آن ناخواسته یک نامه یادگاری بنویسید.
تمرین نوشتن درباره یک یادگاری وقتی با یک ناخواسته روبرو میشویم برای آنیک عنوان انتخاب کنید. برای آن ناخواسته یک نامه یادگاری بنویسید.
هر کسبوکار نیاز به یک داستان دارد. داستان کسبوکار باید شما را وادار کند که از کارهای ساده دستبردارید، با سختیها روبرو شوید
چگونه خالق یک کسبوکار موفق داشته باشیم. آیا به این ایده و باور دارید که طرز فکر شما بر روی زندگیتان تأثیر دارد؟ آیا به
چند قدم اساسی برای تغییر داستان آینده خودت را خودت بنویسد. ساختن آینده خودت را چند گام یاد بگیرید. وقتی روی خودتان حساب باز میکنید.
همایش تورنادو پنجشنبه هفتم دیماه در سالن ضرغامی تهران کنار فدراسیون کشتی همایشی بود که به دعوت دوستان عزیزم آقای ساده بافی و آقای محمودی
استفاده درست از اصطلاحات و لغات را در دستور کار داشته باشید. کتاب بهتر بنویسم از آقای استاد رضا بابایی را مطالعه کنید و از
در اینجا قصد داریم از مسیر نوشتن بهترین داستانهای کاربردی و جذاب برای کسبوکارها صحبت کنیم. داستان و نوشتن و نقاشی هر سهیکی از مهمترین
چگونه کسبوکار شروع کنیم؟ اصولاً افراد وقتی تصمیم میگیرند کاری را شروع کنند، به درستی فکر نمیکنند و مشاوره درستی نمیگیرند و بر این
شروع داستان یک کسبوکار همیشه یا حداقل اکثر مواقع ذهن ما درگیر یافتن یک راه و روشی برای کسب درآمد بیشتر است و یا مدیریت
“او را از کودکی خوب میشناسم؛ فردی پرجنبوجوش و فعال که همیشه به دنبال تجربههای جدید بود. تجربههای مختلف در کسبوکار، البته همراه با علاقه به مطالعه و نوشتن. شغلهای متعدد را یکی پس از دیگری امتحان میکرد؛ از خیاطی گرفته تا تراشکاری، باطریسازی و خدمات اتومبیل، فعالیت در بازار تهران، و گاهی هم ساختمانسازی. در این مسیر گاهی به دندانسازی و بعد صنایع تولید و بستهبندی پرداخت. اما چیزی که بیش از همه مدت زمان طولانی داشت، لوسترسازی و صنایع روشنایی بود که حدود ۱۰ سال طول کشید. در این سالها کتابهای غیردرسی و مطالعه همواره همراه او بود و کتابخانه همیشه محبوبش بود. نوشتن هم همواره یاریگر او بود؛ از ماشین تایپ شروع کرد، سپس تدریس آن را آغاز کرد. با ظهور کامپیوتر، به دنیای سختافزار وارد شد و بعدها دبیر کامپیوتر دبیرستان در منطقه سه تهران و چند آموزشگاه دیگر شد، جایی که بیش از یک دهه فعالیت کرد. در ادامه به صنعت راهسازی و ساختمانسازی روی آورد، اما نوشتن هیچوقت فراموش نشد. به دنیای بسازبفروشی رفت و سپس در صنایع غذایی و بستهبندی فعالیت کرد، اما در همه اینها نوشتن را دنبال میکرد. بعدها بهعنوان مدیر هتل بینالمللی وارد صنعت گردشگری شد. نویسندگی را بهصورت حرفهای ادامه داد، تا به نقطهای رسید که “بسازبفروشی” تبدیل به “بساز بنویس” شد. اکنون بهعنوان نویسنده، مدرس و مشاور کسبوکار، به دیگران کمک میکند تا داستانهای خود را بنویسند و کسبوکارهای خود را بهبود بخشند. هدف او این است که کتابهایش را به صد عنوان برساند و این تنها یکی از اهداف بزرگ و بلندمدت اوست. تجربههای گوناگون و مهارتهای تخصصی او در نوشتن، مدیریت و مشاوره کسبوکار، او را به یک مرجع معتبر در این زمینهها تبدیل کرده است.”