جادوی پیانو
اگر میخواهید پیانو بنوازید، خوب به نظر کار سادهای میآید. ابتدا بر اساس بودجه مالی و سلیقه و امکانات یک پیانو میخرید به همراه آن
اگر میخواهید پیانو بنوازید، خوب به نظر کار سادهای میآید. ابتدا بر اساس بودجه مالی و سلیقه و امکانات یک پیانو میخرید به همراه آن
ثروت : هر کاری در ابتدا سخت است و به عبارتی موفقیت آسانسور ندارد. آموختن قوانین و روشهای هدفگذاری و جذب و کسب ثروت در
منتورینگ کوچینگ استاد – شاگردی مربیگری در سازمان نیاز به دانش و تجربه است نیاز به علم کوچینگ و گوش شنوا یک رابطه
چگونه باید در رابطه با کسبوکار خودمان داستان جدیدمان را بنویسیم و در صورت نیاز آن را بازنویسی کنیم؟ اول باید بدانیم که داستان قبلی
برای اینکه داستان شما اثربخشی بیشتر و بهتری داشته باشد، هنگام نوشتن به جزئیات بیشتر توجه کنید. به عنوان مثال: به میزان و شدت صداها،
چند سؤال برای پیدا کردن مسیر نوشتن داستان کسبوکار من کی هستم؟ به دنبال شغل خاصی هستید؟ نگران شرایط مالی هستید؟ به فکر تغییر در
سود؟ سود چیست؟ سود چگونه محاسبه میشود؟ سود در کسبوکار شما کجاست؟ چگونه سود کسبوکارتان را محاسبه میکنید؟ آیا فرمول “” سود = هزینه
بیگدار به آب نزنید حتماً در کسبوکارتان این ضربالمثل یا این اصطلاح را شنیده اید که میگویند بی گدار به آب نزنید. منظور این
اگر داستان خودمان را تغییر دهیم مطمئن باشید که نتایج تغییر خواهد کرد. اکثر مواقع به ما از دوران کودکی یاد دادند که نگران باشیم،
او را از کودکی خوب میشناسم، پرجنبوجوش و فعال و علاقهمند به تجربه، تجربه چی؟ تجربه انواع کسبوکار و البته کمی اهل مطالعه و نوشتن، شغلهای مختلف را یکی پس از دیگری تست میکرد، مثلاً مدتی در خیاطی، سپس تراشکاری، بعد رفت سراغ باطریسازی و برق و خدمات اتومبیل، فعالیت در بازار تهران و گاهی اوقات ساختمانسازی، گاهی دندانسازی، مدتی صنایع تولید و بستهبندی را، کمی بعد سراغ لوستر سازی رفت و اینیکی کمی زیادی طول کشید حدود ۸ سال، در طول این مسیر کتابهای غیردرسی از علاقهمندیهایش بود و عاشق کتابخانه، نوشتن یار همیشگی او بود. سراغ ماشین تایپ رفت و تدریس حرفهای آن، کامپیوتر متولد شد، وارد دانشگاه رشته سختافزار گردید، سپس مدرس کامپیوتر در دبیرستان که بیش از یک دهه ادامه داشت. به صنعت راهسازی و ساختمانسازی روی آورد، ((نوشتن فراموش نمیشد)) شد بسازبفروش، به سراغ صنایع غذایی و بستهبندی و فروش مواد غذایی رفت، نوشتن ادامه داشت، کمی بعد شروع مجدد دانشگاه در مسیر گردشگری و هتل داری ادامه پیدا کرد. تا بهعنوان مدیر یک هتل بینالمللی فعالیت ادامه داشت. در شهریور ۱۳۹۶ با استاد شاهین کلانتری آشنا شد، و نویسندگی را بهصورت حرفهای ادامه داد تا بسازبفروشی که بساز بنویس شد.