هر روز یک سؤال در کسبوکار | سؤال شماره ۴: بزرگترین انگیزهات برای کار کردن چیست؟ | رشد فردی و برند شخصی
هر روز یک سؤال در کسبوکار | سؤال شماره ۴ سؤال امروز: بزرگترین انگیزهات برای کار کردن چیست؟ سلام، من جعفر کریمنژاد هستم. امروز میخواهم
هر روز یک سؤال در کسبوکار | سؤال شماره ۴ سؤال امروز: بزرگترین انگیزهات برای کار کردن چیست؟ سلام، من جعفر کریمنژاد هستم. امروز میخواهم
مقدمه: وقتی مشتری برای محصول شما صف میکشد… یادتان هست وقتی آخرین آیفون یا یک کت دستدوز محدود وارد بازار شد، همه در صف ایستادند؟
مفهوم ایجاد صف در بازاریابی: تکنیکهای فروش، برندینگ و رشد فردی مقدمه یادتان هست روزی که وارد یک فروشگاه شدیم و جلوی چشممان صفی طولانی
مهمترین مهارتهایی که باید یاد بگیرید تا کسبوکارتان رشد کند از دایره «من میدانم» خارج شوید و رشد واقعی را تجربه کنید سلام، من جعفر
هر روز یک سؤال در کسبوکار | سؤال شماره: ۳ سؤال امروز: بهترین پتانسیل کسبوکار شما چیست؟ مقدمه: از کجا میفهمیم در چه چیزی واقعاً
هر روز یک سؤال در کسبوکار | سوال شماره: ۲ سؤال امروز: اگر تمام محدودیتها برداشته شوند، چه کاری انجام میدهی؟ مقدمه: تصور دنیای
هر روز یک سؤال در کسبوکار | دوست دارید چه چیزی در کسبوکارتان تغییر کند و چرا؟ مقدمه گاهی وقتها لازم نیست به دنبال
بخش اول: 🌟 در کنار هم برای فرزندان ایران؛ همکاری برای آینده فرزندانمان ✍️ نوشتهی جعفر کریمنژاد 🌱 مقدمه: صبحی که از مدرسه شروع
✨ بخش اول: 🌟 چکار کنیم تا فرزندان دلبندمان عاشق درس و مدرسه باشند؟ نه به خاطر ما، بلکه به خاطر آیندهی خودشان ✍️
“او را از کودکی خوب میشناسم؛ فردی پرجنبوجوش و فعال که همیشه به دنبال تجربههای جدید بود. تجربههای مختلف در کسبوکار، البته همراه با علاقه به مطالعه و نوشتن. شغلهای متعدد را یکی پس از دیگری امتحان میکرد؛ از خیاطی گرفته تا تراشکاری، باطریسازی و خدمات اتومبیل، فعالیت در بازار تهران، و گاهی هم ساختمانسازی. در این مسیر گاهی به دندانسازی و بعد صنایع تولید و بستهبندی پرداخت. اما چیزی که بیش از همه مدت زمان طولانی داشت، لوسترسازی و صنایع روشنایی بود که حدود ۱۰ سال طول کشید. در این سالها کتابهای غیردرسی و مطالعه همواره همراه او بود و کتابخانه همیشه محبوبش بود. نوشتن هم همواره یاریگر او بود؛ از ماشین تایپ شروع کرد، سپس تدریس آن را آغاز کرد. با ظهور کامپیوتر، به دنیای سختافزار وارد شد و بعدها دبیر کامپیوتر دبیرستان در منطقه سه تهران و چند آموزشگاه دیگر شد، جایی که بیش از یک دهه فعالیت کرد. در ادامه به صنعت راهسازی و ساختمانسازی روی آورد، اما نوشتن هیچوقت فراموش نشد. به دنیای بسازبفروشی رفت و سپس در صنایع غذایی و بستهبندی فعالیت کرد، اما در همه اینها نوشتن را دنبال میکرد. بعدها بهعنوان مدیر هتل بینالمللی وارد صنعت گردشگری شد. نویسندگی را بهصورت حرفهای ادامه داد، تا به نقطهای رسید که “بسازبفروشی” تبدیل به “بساز بنویس” شد. اکنون بهعنوان نویسنده، مدرس و مشاور کسبوکار، به دیگران کمک میکند تا داستانهای خود را بنویسند و کسبوکارهای خود را بهبود بخشند. هدف او این است که کتابهایش را به صد عنوان برساند و این تنها یکی از اهداف بزرگ و بلندمدت اوست. تجربههای گوناگون و مهارتهای تخصصی او در نوشتن، مدیریت و مشاوره کسبوکار، او را به یک مرجع معتبر در این زمینهها تبدیل کرده است.”