حرکت در کسبوکار بدون مشاوره
انتخاب کسبوکار بدون مشاوره گرفتن مثل هندوانه دربسته است؛
ممکنه شیرین و خوشمزه دربیاد، ممکنه قرمز و بیمزه… یا سفید و نارس!
مقدمه: یه روز معمولی و یه تصمیم عجیب
یادمه چند سال پیش یکی از دوستانم — اسمش رضاست — با یه ذوق خاص اومده بود سراغم.
گفت: «جعفر! تصمیم گرفتم یه کافیشاپ بزنم. یهجایی تو مرکز شهر. حس میکنم مردم دیگه دنبال جاهای باحالان. منم ذوق دارم، سلیقه دارم، همه چی رو خودم میفهمم، نیازی به مشاور نیست!»
من لبخند زدم و گفتم: «دمت گرم، فقط یه سؤال… حساب کردی قراره چند تا هندوانه رو باز کنی تا یکیش شیرین دربیاد؟»
اون خندید، اما چند ماه بعد، خندهاش عوض شد به سکوت.
کافه بسته شد، اجارهها بالا رفت، رقبا قویتر بودن و اون بدون مشورت، وسط یه بازی سخت تنها موند.
از اون روز تا امروز، هر بار کسی میگه:
«من خودم همهچی رو میدونم، مشاور نمیخوام»
با خودم میگم: «رفیق، داره یه هندوانه دربسته میخری…»
چرا کسبوکار بدون مشاوره مثل هندوانه دربسته است؟
۱. چون «دیدن» همیشه مساوی با «فهمیدن» نیست
خیلیها بازار رو میبینن، ولی نمیفهمن.
مثل رانندهای که از جاده عبور میکنه، اما هیچوقت به تابلوها دقت نکرده.
یه مشاور خوب کسیه که تابلوها رو میشناسه؛ حتی اگه خودش پشت فرمون نباشه.
۲. چون احساس، جای تجربه رو نمیگیره
احساس خوب، چیز قشنگیه. ولی توی کسبوکار، احساس بدون تحلیل یعنی ریسک بدون نقشه.
من بارها دیدم مدیرهایی که از روی ذوق و اشتیاق وارد یه حوزه شدن، ولی چون داده و مشاوره نداشتن، بعد از چند ماه همهچیزشون به باد رفته.
یه مشاور شاید جلوی یه اشتباه دهمیلیونی رو بگیره؛ و اون یعنی سود، حتی قبل از شروع!
مشاوره یعنی چی؟ یعنی دید از بالا
وقتی خودت وسط میدان جنگی، گرد و خاک نمیذاره افق رو ببینی.
مشاور کسیه که از بالا به صحنه نگاه میکنه، نقاط کور رو میبینه، و بهت میگه کجا داری اشتباه میری.
یادمه یهبار با یه برند تازهکار در حوزه پوشاک کار میکردم.
صاحب برند اصرار داشت که لوگو حتماً باید طلایی باشه، چون به قول خودش “طلایی یعنی لاکچری!”
اما بعد از تحلیل بازار هدف، فهمیدیم مشتریهاش قشر متوسطاند که دنبال سادگی و اعتمادن، نه زرقوبرق.
تغییر رنگ برند، فروش رو سه برابر کرد.
اونجا بود که خودش گفت: «جعفر، اگه مشاوره نمیگرفتم، هنوز توی چاپخانه دنبال طلاییتر میگشتم!»
داستان دوم: مغازهای که با یک سؤال نجات پیدا کرد
یهبار خانمی با من تماس گرفت، گفت فروشگاه لباس بچهگانه دارم، ولی فروشم نصف شده.
باهاش جلسه گذاشتم، و فقط یه سؤال پرسیدم:
«تا حالا از مشتریهات پرسیدی چرا ازت خرید میکنن یا نمیکنن؟»
سکوت کرد. گفت: «نه، هیچوقت…»
شروع کرد نظرسنجی ساده از مشتریها.
جوابا جالب بود: مردم میگفتن فروشندهها بداخلاقان، لباسها تکراریان.
اون فقط با تغییر برخورد پرسنل و تنوع اجناس، فروشش سه برابر شد.
هیچ جادوئی نبود؛ فقط یه نگاه از بیرون — همون چیزی که مشاوره میده.
بدون مشاوره، وارد بازی ناآشنا نشو
من همیشه میگم:
قبل از اینکه پول خرج کنی، چند ساعت زمان خرج فکر کن.
مشاور مثل یه نقشه راهه.
تو میتونی با ماشین آخرین مدل بدون GPS حرکت کنی، ولی احتمالاً چند ساعت بعد گم میشی.
چند نشونه ساده که نشون میده وقتشه با یه مشاور صحبت کنی:
- وقتی نمیدونی از کجا شروع کنی
- وقتی چند ماهه کار میکنی ولی رشد نداری
- وقتی از بازارت مطمئن نیستی
- وقتی نمیدونی برندت برای کیه
- وقتی حس میکنی داری کار میکنی، ولی جلو نمیری
مشاوره فقط برای تازهکارها نیست
یه باور اشتباه بین مدیرها وجود داره:
«من که تجربه دارم، دیگه مشاور برای چی؟»
ولی واقعیت اینه که تجربه، فقط مربوط به گذشته است.
بازار، آیندهست — و آینده رو فقط با چشم تازه میشه دید.
حتی برندهای بزرگ دنیا مشاور دارن؛ از اپل و نایک گرفته تا کسبوکارهای کوچیک ایرانی که با رشد سریع رفتن جلو.
مشاوره یعنی بهروزرسانی فکر، نه فقط راهحل گرفتن.
مشاور خوب چه ویژگیهایی داره؟
یه مشاور واقعی دنبال فروش خدمات خودش نیست، دنبال رشد توئه.
چند تا ویژگی مهمش ایناست:
- سؤال زیاد میپرسه، نه جواب زیاد میده.
چون میخواد ریشه رو بفهمه، نه سطح رو. - بهت نمیگه چی کار کنی، کمکت میکنه خودت بفهمی چی درسته.
- تجربه واقعی داره، نه فقط تئوری.
- اهل عدد و تحلیل هم هست، نه فقط حس و حدس.
چکلیست انتخاب مشاور مناسب
✅ سابقه کاری مرتبط با حوزه تو داره؟
✅ نمونه موفق از مشاورههاش داره؟
✅ لحن و تفکرش با ارزشهای برندت هماهنگه؟
✅ ازت سؤالهای عمیق میپرسه؟
✅ جلسهی اولش حس امنیت و اطمینان میده؟
اگه بیشتر از سه مورد بالا رو با «بله» جواب دادی، احتمالاً مشاور مناسبی جلوی رویته.
تجربه شخصی من؛ از زمین خوردن تا بلند شدن
من جعفر کریمنژاد، قبل از اینکه وارد دنیای برندینگ و مشاوره بشم، چند بار خودم زمین خوردم.
یهبار یه پروژه تبلیغاتی گرفتم بدون اینکه استراتژی مشخص داشته باشم.
نتیجه؟ کلی هزینه، ولی اثر صفر.
اون موقع فهمیدم هر کسبوکار، حتی کوچکترینش، بدون مشاوره استراتژیک مثل قایق بدون سکان توی موجای بازاره.
از همونجا مسیرم عوض شد: شروع کردم یاد گرفتن، تجربه کردن، گوش دادن به حرف آدمهای باتجربهتر.
و حالا هر بار با یه مدیر یا کارآفرین تازه صحبت میکنم، از ته دل میگم:
«اشتباه منو تکرار نکن. قبل از هر حرکت، حرف بزن، فکر کن، مشورت بگیر.»
داستانسرایی در برندت را دستکم نگیر
برند فقط لوگو و رنگ نیست؛ داستان توئه.
وقتی بدون مشاوره شروع میکنی، احتمالاً داستانت ناقص میمونه.
ولی یه مشاور برندینگ کمک میکنه روایتت شنیدنیتر، انسانیتر و اثرگذارتر بشه.
مشتریها عاشق داستان واقعیان، نه شعارهای تبلیغاتی.
رشد فردی؛ ریشهی رشد کسبوکار
کسبوکار بیرونی، آینهی درون ماست.
وقتی رشد فردی نداری، تصمیمهات هم سطحی میشن.
مشاور، فقط برای رشد بیزینس نیست، برای رشد خودت هم هست.
یاد میگیری چطور تصمیم بگیری، چطور تیم بسازی، چطور خودت رو برند کنی.
و این یعنی توسعه فردی واقعی.
جمعبندی: قبل از خرید هندوانه، بزن رویش!
رفیق،
کسبوکار یه سفره، نه یه مقصد.
ولی اگه تنها راه بیفتی، وسط مسیر خسته میشی، میمونی، شاید هم جا بزنی.
مشاوره یعنی چراغی توی مسیر تاریک.
یادت باشه: هر قدمی که با آگاهی برداری، یعنی ده قدم جلوتر از بقیهای.
پس قبل از شروع هر ایده، هر برند، هر پروژه، یهکم صبر کن…
یه تماس، یه گفتوگو، یه جلسه مشاوره — شاید همون چیزی باشه که مسیرت رو از باخت به برد تبدیل کنه.
دعوت به اقدام (CTA)
اگه حس میکنی وقتشه یه نفر از بیرون به کسبوکارت نگاه کنه،
یا میخوای مسیر برند شخصیت رو درست و حرفهای بسازی،
من، جعفر کریمنژاد با کمال میل همراهت میشم.
از مشاوره برندینگ تا رشد فردی و داستانسرایی کسبوکار.
📞 تماس مستقیم برای مشاوره: ۰۹۱۲۵۷۷۶۵۳۲
🌍 وبسایت رسمی: www.jafarkarimnejad.ir
✍️ تلگرام: @Businessfollow
🎓 آکادمی کسبوکار: @writingforchange