وقتی آقای داستان به فوراور دعوت شد!
تجربهای واقعی، روایتی فانتزی و درسی عمیق در بازاریابی
روزی روزگاری، نه در سرزمین قصهها بلکه درست در شمال تهران، از من دعوت شد تا در یکی از دورهمیهای دوستانهی برند معروف «فوراور» شرکت کنم. نام این شرکت را شنیده بودم. آلوئهورا، مکمل، انگیزه، شبکهسازی… اما این بار قرار بود نه فقط بشنوم، بلکه ببینم، لمس کنم و بچشم!
سوالی که ذهنم را درگیر کرده بود . آیا ترشی آلوئهورا هم داریم؟
البته، آقای داستان هیچوقت فقط نگاه نمیکند… او داستان میسازد!
ورود با استقبال گرم؛ شروع یک تجربه فراتر از فروش
جلسه با یک پذیرایی گرم شروع شد. نه فقط قهوه و شیرینی، بلکه لبخندهای واقعی، نگاههایی پر از انگیزه و میزبانانی که تو را مهمان قلبشان میکردند. در گوشهای از سالن نشسته بودم، کنار دوست عزیز آقای مهندس نیایش و همچنین اعضای تیم فوراور. گفتم: «چه میشود اگر این فضا را مثل یک رمان بنویسم؟»
و پاسخ را همان لحظه گرفتم:
برندهایی که داستان دارند، همیشه در دلها میمانند.
سخنرانی مدیر مجموعه؛ وقتی محصول خودش حرف میزند
آقای حامد حکیمی، از مدیران موفق خاور میانه فوراور با لهجه و مثالهای شیرین یزدی، با قدرتی که فقط از دل باور میآید، روی صحنه رفت. دو ساعت سخنرانی نه فقط درباره محصول، بلکه درباره ایمان به چیزی که میفروشند. از آلوئهورا گفتند؛ از خاصیتها، از آزمایشهایی که همان لحظه انجام دادند و از صداقت پشت هر کلمه.
و من در ذهنم نوشتم:
«محصول وقتی جادویی میشود، که انسان جادوی پشت آن را باور کند.»
و حالا نوبت من بود؛ داستانی از «قدرت پول» و «قدرت داستان»
بعد از سخنرانی، از من خواستند چند دقیقه صحبت کنم. در دل گفتم: «وقت آن است که جادوی داستان را به میان آورم». درباره یکی از کتابهایم گفتم، «قدرت پول و داستان در کسبوکار». داستان کسبوکارهایی که با یک جمله متحول شدند، فقط چون کسی روایت درستی ساخت. البته داستانی کوتاه از ترشی آلوئهورا نیز گفتم، که باعث تعجب و لبخند برای دوستان شد.
نکته
در جلسات فروش، داستانهای خوب بیشتر از آمارها فروش میکنند.
مشاوره در راهرو، الهام در دلها
جلسه که تمام شد، هنوز مخاطب بود. اما این بار بیرون از سالن. چند نفر جلو آمدند، سوالاتی، دغدغههایی… و من، بیهیچ مقدماتی، چند مشاوره سریع دادم. نه فقط به عنوان یک نویسنده، بلکه به عنوان کسی که داستان زندگیاش را بارها بازنویسی کرده است.
به آنها گفتم:
«شما میتوانید داستانتان را جوری بنویسید که برندتان را مثل آلوئهورا به یک گیاه شفابخش در بازار تبدیل کند.»
و اما نکته مهم برای صاحبان کسبوکار:
📌 اگر جلسهای برگزار میکنید، فقط محصول نفروشید؛
📌 اگر تیم میسازید، فقط قانون نگویید؛
📌 اگر مشاور هستید، فقط نسخه ندهید…
داستان بگویید!
داستانی که مخاطب در آن نقش داشته باشد. داستانی که مخاطب از آن الهام بگیرد.
و اگر نمیدانید از کجا شروع کنید، آقای داستان همیشه اینجاست…
👑 جمعبندی: داستانی که برند میسازد
جلسه فوراور برای من فقط یک نشست بازاریابی نبود. یک کلاس داستانسرایی بود، یک تمرین برای دیدن، شنیدن، و روایت کردن. درسی بود که یادآوری میکرد:
“هر محصولی یک داستان دارد. هر برندی یک قهرمان. و هر فروش، یک روایت از باور است.”
✨ ارتباط با آقای داستان (جعفر کریمنژاد)
اگر شما هم میخواهید یاد بگیرید چطور داستان خود را روایت کنید، برندتان را بسازید و مشتریانتان را شیفته کنید، با من در تماس باشید:
🌍 وبسایت رسمی: www.jafarkarimnejad.ir
📲 شماره تماس مستقیم جهت مشاوره: ۰۹۱۲۵۷۷۶۵۳۲
✍️ تلگرام جهت ارتباط سریع: @Businessfollow
🎓 آکادمی آموزش کسبوکار و نویسندگی: @writingforchange