داستان‌های ما – شماره ۱: ملاقات النا با فرشته ابرها

🌥️ داستان‌های ما – شماره ۱

ملاقات النا با فرشته ابرها

✍️ نوشته‌ی: جعفر کریم‌نژاد

النا، دختری با موهای خرمایی و چشمانی پر از سؤال، همیشه عاشق خیال‌پردازی بود. هر وقت خسته می‌شد یا دلش می‌گرفت، به پشت‌بام خانه‌شان می‌رفت و به آسمان خیره می‌شد. یک روز عصر، وقتی خورشید داشت پشت کوه‌ها پنهان می‌شد، ناگهان ابری سفید و درخشان به سوی او آمد. النا چشم‌هایش را مالید، اما ابر همچنان به سمتش نزدیک می‌شد.

باور نکردنی بود! ابر جلوی پایش ایستاد و صدایی آرام در ذهنش گفت:
ــ بیا سوار شو، النا. بانوی ابرها منتظر توست…

النا با شگفتی، قدم به روی ابر گذاشت. حس می‌کرد روی پنبه‌های سبک و نرم راه می‌رود. ابر پرواز کرد. از بالای درخت‌ها، خیابان‌ها، کوه‌ها، دریاچه‌ها… و ناگهان، به سرزمینی رسیدند که پر از رنگ‌های عجیب و درخشان بود.

در میان آن‌همه رنگ، بانویی ایستاده بود با لباسی از نور و چشمانی که مثل صبح‌های بارانی مهربان بودند. او فرشته ابرها بود. با لبخندی دلنشین گفت:
ــ النا جان، تو انتخاب شده‌ای. چون هنوز می‌تونی خیال‌پردازی کنی. چون قلبت هنوز شفاف و پر از رؤیاست.

النا با تعجب گفت:
ــ من؟ انتخاب شده؟ برای چی؟

فرشته ابرها گفت:
ــ برای نجات خیال! دنیا داره فراموش می‌کنه چطور خیال‌پردازی کنه. تو باید قصه‌هات رو بنویسی. باید کمک کنی دیگران هم دوباره خیال ببافند…

النا به پایین نگاه کرد. مردم، مشغول گوشی، خبر، ترس، شلوغی.
اما وقتی دوباره به چشمان فرشته نگاه کرد، چیزی در دلش روشن شد.
ــ من می‌نویسم. از همین امشب…

ابر سفید دوباره او را به خانه برگرداند. وقتی پدر و مادرش صدایش کردند، النا دیگر همان دختر قبلی نبود. دفترش را برداشت، یک خودکار آبی و نوشت:
“امشب، با فرشته ابرها ملاقات کردم…”

🌈 پیام داستان:

خیال، قدرتی است که ما را از محدودیت‌ها رها می‌کند و دنیا را دوباره زیبا می‌سازد. بگذار کودک درونت زنده بماند.

💬 سؤال هفته:

اگر تو جای النا بودی، از فرشته ابرها چه می‌خواستی یاد بگیری؟
برایمان بنویس…

✉️ ارسال داستان:

می‌خواهی داستان تو هم در این مجموعه منتشر شود؟
داستانت را برای ما بفرست تا شاید شماره بعدی، «داستان تو» باشد!
✍️ تلگرام: @Businessfollow
📱 تلگرام: @writingforchange

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقایسه