برای اینکه داستان شما اثربخشی بیشتر و بهتری داشته باشد، هنگام نوشتن به جزئیات بیشتر توجه کنید.
به عنوان مثال:
به میزان و شدت صداها،
به حرکت و زبان بدن،
به عوامل بیرونی،
به کیفیت آبوهوا،
به سردی و گرمی،
به درد و عشق،
به روشنایی و تاریکی،
به شب و روز
به اندازهها، فاصلهها، رنگها و بوها، سرعت و غیره.
نکته: وقتی تجسم میکنید در نگاه اولشخص باشید و در هنگام نوشتن جادوی داستان همهچیز برای شما باید باشد و با نگاه اولشخص بنویسید.
ما واقعاً در همهچیزی سخت میگیریم، در داستان خود هرچه میتوانید ساده باشید و ساده بنویسید، به این شعر زیبای حافظ خوب دقت کنید.
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
و از شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسانگیر بر خودکارها گز روی طبع
سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش
وان گهم درداد جامی گز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد و بربط زنان میگفت نوش
بادل خونین لب خندان بیاور همچو جام
نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
گوش کن پند ای پسر و ازبهر دنیا غم مخور
گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش
ساقیا می ده که رندیهای حافظ فهم کرد
آصف صاحب قران جرمبخش عیب پوش
قانون طبیعت ساده است ولی بعضی از افراد دوست دارند همهچیزی را پیچیده و سخت کنند.
بعد ثابت کنند که دیگران نمیدانند و آنها میدانند.
هرچقدر جادوی نوشتن را سادهتر در نظر بگیرید به نتایج بهتری هم خواهید رسید.
نکته مهم اینجا است که هرچه فکر کنید همان میشود؛ به قول هنری فورد اگر فکر کنید موفق میشوید و یا فکر کنید موفق نمیشوید در هر دو صورت حق با شما است.
شما در داستان خود بهسادگی توجه کنید و بپذیرید سادگی را از جهان هستی، اجازه ندهید دیگران با افکار سمی خودشان دنیا را برای شما سخت و پیچیده کنند.