چند سؤال برای پیدا کردن مسیر نوشتن داستان کسبوکار
من کی هستم؟
به دنبال شغل خاصی هستید؟
نگران شرایط مالی هستید؟
به فکر تغییر در شرایط مالی هستید؟
آیا فکر تغییرات در کسبوکار خود را دارید؟
تابهحال چندین بار تصمیم گرفتید که کسبوکارتان را تغییر دهید؟
چه موانعی باعث شده است که کسبوکار خودتان را نتوانید تغییر دهید؟
میزان رضایت شما از کسبوکار فعلی به چه اندازه است؟
چرا در شغل فعلی شما تعداد محدودی از افراد موفق هستند و تعداد زیادی نیز از سطح متوسط هم پایینتر هستند؟
چقدر در کسبوکارتان سعی کردید که به نتایج دلخواه برسید اما نشده است؟
آیا در کسبوکار شما و مشابه به آن، افرادی را میشناسید که موفق و ثروتمند هستند؟
آیا جرات دارید داستان کسبوکار جدید و عالی برای خودتان تعریف کنید؟ و آن بهطور کامل شرح دهید؟
همینجا کمی توقف کنید و فکر کنید، ما حتی در خیلی مواقع جرات فکر کردن به رؤیاهای خودمان را هم نداریم.
اگر کسبوکار شما، شما را به ثروت و موفقیت نمیرساند، چرا آن را ادامه میدهید؟
آیا با داستان فعلی به نتایج موردنظر خواهید رسید؟
آیا داستانی برای تعریف کسبوکار خودتان دارید؟
آیا داستان کسبوکار فعلی شما، شمارا به خواستههایتان میرساند؟
چرا با داشتن اینهمه هدف به خیلی از آنها نمیرسیم؟
داستان هدفهای خودت را چطور تعریف میکنید؟
داستان کسبوکار خودت را چگونه و برای چه شخص دیگر تعریف میکنید؟
چرا در حال حاضر داستان مناسبی برای کسبوکار خودتان ندارید؟
چرا در داستان فعلی کسبوکار اهداف بزرگ دیده و شنیده نمیشود؟
از داستان کسبوکارهای شکستخورده چه میدانید؟
کمی به اطراف خودتان با دقت نگاه کنید چند کسبوکار کوچک و بزرگ آمدن و در حال حاضر اثری از آنها نیست،
تمرین:
در مورد داستانهای کفش ملی، کارخانه ارج، شرکت نوکیا و یا چند شرکت مشابه تحقیق کنید و نتایج بهدستآمده را با یک دوست در میان بگذارید.
نقش ناخواستهها در داستان کسبوکارها چیست؟
مهمترین موانع در داستان کسبوکار شما کدامند؟
چرا خیلی مواقع عبارتهای تأکیدی نمیتوانند کسبوکارها را نجات دهد؟
بهراستی داستان عبارتهای تأکیدی چیست و از کجا آمدند و تأثیر عبارتهای تأکیدی در داستان کسبوکار شما چقدر است؟
آیا عبارتهای تأکیدی میتواند نقش مهمی در داستان کسبوکار شما داشته باشد؟
نکته: کمی خوب دقت کنید بیشتر چالشها و مشکلات در داستان کسبوکار در قالب یک یا چند داستان خودشان را مطرح میکنند.
به دنبال چرایی داستان موفقیت و پیروزی در یک کسبوکار باشید.
رالف والد امرسون میگوید: تنها کسی که سرنوشت شما را به آن تبدیل میکند، همانی است که خودتان تصمیم به بودنش میگیرید.
با توجه به نقلقول از امرسون، شما تبدیل به همانی خواهید شد که برایش یک داستان جذاب و اثرگذار تعریف میکنید.
دقت داشته باشید که فرآیند تغییر ، آرام، آهسته، طولانی، پرپیچوخم، دردناک، و سخت است و در طول مسیر هیچچیز ثابت نیست و در حال تغییر است.
به یک نوار قلب دقت کنید، اگر خطوط در یک خط راست باشد، دکتر اعلام میکند که صاحب این نوار قلب مرده است ولی با بالا و پایین بودن خطوط یعنی اینکه شخص زنده است و احتمالاً نیاز به کمک پزشکی دارد.
پیشنهاد میکنم شروع کنید به نوشتن داستان کسبوکار جدید خودتان و آن را تقریباً ده درصد از داستان قبلی بهتر و قویتر پیش ببرید، نیازی نیست کل داستان جدید را صد در صد تغییر دهید، فقط ده درصد آن را بهتر کنید و در ویرایش بعدی نیز ده درصد پیشرفت داشته باشید.
#نوشتن_برای_تغییر. در کسبوکار
writingforchange@