هدف‌ گزاری در املاک

نه

تا می‌توانید نه بشنوید.

نه آقای محترم من فروشنده نیستم.

نه عزیزم من این ملک را نمی‌خواهم.

نه آقای مشاور املاک این ملک مناسب خانواده من نیست.

نه آقا جون دوست ندارم این ملک را به آن  آقا بفروشم.

نه آقا چه خبره.

اگر در بخش املاک فعال باشید حتماً بارها و بارها این نوع کلمات را شنیده‌اید و یادتان باشد مشاور املاک ضعیف با هر نه که می‌شنود رنگش را می‌بازد و روحیه را از دست می‌دهد و بر این باور است که تمام دنیا بر سر او خراب‌شده است. ولی یک مشاور املاک قوی وقتی با نه روبرو می‌شود با خود می‌گوید که چه جالب این‌یک دست آورد جدید است این‌یک دانشگاه کسب‌وکار است و یک درس جدید یاد گرفتم و این من را به سمت ثروتمند شدن هدایت می‌کند، به عبارتی هر نه یعنی یک پله به جلو و نزدیک شدن به قله موفقیت.

هدف شما نه شنیدن باشد، مشکلی پیش نخواهد آمد.

در این بخش بیشتر بر اساس داستان زندگی خودم که بخش مهمی از ساخت‌وساز بوده است و همیشه یکی از بهترین روزهای زندگی شخصی من در کار ساختمان بود و ازاین‌پس نیز خواهد بود.

همان‌طور که قبلاً نیز اشاره کردم پدر من یک معمار حرفه‌ای بود و من بیشتر آموزش‌ها را به‌صورت تجربی پیش او یاد گرفتم، بعد از چندین شغل تجربه کردن دیدم چیزی به‌اندازه این شغل به من انرژی نمی‌دهد و از سال ۱۳۸۳ مجدد فعالیت مستقیم خودم را در حوزه املاک به‌صورت حرفه‌ای شروع کردم، این در حالی بود که تجربیات دیگری را پشت سر گذاشته بودم که برخی از آن‌ها را فقط نام می‌برم برای مدتی دبیر در دبیرستان بودم، مدتی در کار کامپیوتر و مدتی در حوزه صنایع غذایی و سپس کارشناس در حوزه گردشگری و مدیریت هتل و چند مورد دیگر، درنهایت صنعت ساختمان و سرمایه‌گذاری در املاک بهترین و لذت‌بخش‌ترین کسب‌وکار برای من است.

تجربه به من ثابت کرده است که نه شنیدن در هر کاری شاید در ابتدا سخت باشد ولی به آنجا رسیدم که هر نه که شنیدی یعنی یک پله به موفقیت نزدیک شدی، نگران نه شنیدن‌ها نباشید.

در آن زمانی که ساخت‌وساز می‌کردم و به‌قول‌معروف بسازوبفروش شده بودم، دوستان و افرادی که با من همکاری داشتند، به من می‌گفتند که تو بهترین سازنده این منطقه هستی، و نیز بهترین مدیریت را دارید، همان‌طوری که کارها به‌خوبی پیش می‌رفت، هنگامی‌که خریداران از من آپارتمان می‌خریدند همیشه احساس رضایت داشتند و خیلی مواقع به من می‌گفتند که شما خیلی خوب با خریدار کنار می‌آید. من به‌عنوان فروشنده همیشه سعی به راین داشتم که قانون برد، برد رعایت شود تا رضایت برای همه باشد. همیشه در تلاش بودم که بهترین ساخت و بهترین مصالح  را استفاده کنم و با بالاترین کیفیت بسازم و درنهایت دقت کارها را پیش می‌بردم.

همیشه در هر کاری سعی می‌کنم که جزو بهترین نفرات آن حوزه باشم، با خودم تصمیم گرفتم که تمام تجربیات این صنعت را به‌راحتی به دیگران انتقال دهم و کمک کنم تا افرادی که قصد دارند در حوزه املاک به هر شکل فعالیت کنند به بهترین خودشان برسند درنتیجه باید اطلاعات را از پایه درست یاد بگیرند و تمرکز خودشان را بر اطلاعات‌پایه قرار بدهند چون اگر شروع خوبی داشته باشند مسیر عالی را طی خواهند کرد. به این جمله خوب فکر کنید

خشت اول چون نهد معمار کج     تا ثریا می‌رود دیوار کج

 

دقیقاً همین‌طور است پایه و اساس هر کاری باید درست باشد که متأسفانه در خیلی مواقع مشاهده می‌کنیم که دوستانی هستند که به مفاهیم پایه اهمیت نمی‌دهند.

منظور از اطلاعات‌پایه مواردی است که گاهی به‌صورت خیلی، خیلی ساده مطرح می‌شود و اگر نسبت به آن‌ها با دقت مطالعه نشود می‌تواند خسارات را بر سرمایه  ما وارد کند، مثل ساده همه میدانیم که چطور از یک اتومبیل استفاده کنیم و برای به حرکت درآمدن یک اتومبیل باید هزار یک مورد سالم و بدون عیب باشد تا اتومبیل حرکت کند و اگر در موارد پایه حتی مشکل ساده‌ای باشد اتومبیل یا حرکت نمی‌کند و یا بعد از حرکت صدمه خواهد دید، مانند اگر آب رادیاتور کم باشد و یا روغن ترمز نداشته باشد و از این ساده‌تر کم‌باد باشد، همه میدانیم اگر به مدت طولانی از اتومبیل استفاده کنیم و روغن‌موتور را به‌موقع عوض نکنیم اتومبیل صدمه خواهد دید.

درنهایت می‌خواهم این موضوع را یادآوری کنم که اطلاعات‌پایه در عین سادگی بسیار مهم و ضروری است.

حال اگر بتوانید برای ۵ سال آینده خودتان در حوزه املاک تصویری داشته باشید و به عبارتی هدفی را طراحی کنید، نیاز دارید که اطلاعات‌پایه یا همان اطلاعات اولیه  خودتان را بررسی کنید، مانند همان موضوع ماشین است که اگر قصد رفتن به مسافرت را داشته باشید در ابتدا باید یک برنامه‌ریزی انجام دهید و قبل از حرکت حتماً آب و روغن و بنزین ماشین را چک کنید و اگر لازم به سرویس بود اتومبیل را سرویس کنید یا اتومبیل را به یک تعمیرگاه ببرید و یک کارشناس بخواهید وضعیت کلی اتومبیل را کنترل  کنند و الی‌آخر.

حالا در ذهنتان یک هدف برای ۵ سال بد تصویرسازی کنید. و هدف خودتان در حوزه املاک  را بنویسید و با این موضوع روبرو شوید که دوست دارید ۵ سال دیگر چقدر در این حوزه تسلط داشته باشید، چقدر باید باهوش‌تر باشید، کدام ترس‌ها را از بین برده‌اید و چه میزان آگاهی لازم را کسب کرده باشید.

اگر امروز ۵ سال بعد باشد چه اتفاق‌های مشابهی را مشاهده و تجربه خواهید کرد؟

این اجازه را به خودتان بدهید و همین‌الان تغییر را شروع کنید. دوست خوبم این کتاب فقط برای مشاورین و فعالان در حوزه املاک نیست، بلکه برای هرکسی که بخواهد در حوزه  املاک سرمایه‌گذاری کند و یا حتی فقط یک‌بار خانه بخرد و از آن ساده‌تر فقط برای یک‌بار خانه یا مغازه اجاره کند می‌تواند مفید باشد.

یک ملک می‌تواند مهم‌ترین دارایی و باارزش‌ترین دارایی یک خانواده باشد، پس باید از آن به‌دقت مراقبت کرد و در آن سرمایه‌گذاری کرد و باید همواره مراقب سرمایه‌های خود باشیم.

این کتاب را نه‌تنها برای مشاورین املاک می‌نویسم بلکه برای شما خانواده‌های عزیز و گرامی نیز می‌نویسم تا دغدغه‌ای بنام خرید یا اجاره یا سرمایه‌گذاری در املاک به هر شکل و به هر میزان و با هر نوع بودجه‌بندی را نداشته باشید و در مورد آن کمتر نگران باشید، (( نگرانی از آنجایی سرچشمه می‌گیرد که اطلاعات ما نسبت به آن موضوع بسیار کم باشد )) و به‌راحتی بتوانید در حوزه املاک سرمایه‌گذاری کنید.

قبل از شروع و در ادامه همین جان یک شعار برای خودت داشته باشد، شعار خودت را بر روی کاغذ بنویس و آن را جایی نصب کن تا هرلحظه آن را ببینی. به‌عنوان‌مثال

من بهترین مشاور املاک ایران هستم.

من بهترین فروشنده جهان هستم.

مهم نیست که در حال حاضر در چه شرایطی هستید، مهم این است که افق دید شما تا کجا تنظیم‌شده باشد و هرروز صبح با چه اهدافی بیدار می‌شوید، مهم این است که چه برنامه و چه اهدافی دارید.

مهم‌ترین موضوع چرایی کار شما است.

شما و من بارها تجربه مشابه به این راداریم که صبح اول هفته چند تصمیم مهم می‌گیریم، مثلاً از فردا رژیم می‌گیرم یا از فردا فلان کار را دیگر انجام نمی‌دهم مثل سیگار کشیدن، سپس می‌رویم به محل کار و طبق برنامه قبلی به کارهای روزانه رسیدگی می‌کنیم، عصر هنگام برگشت به خانه خوشحال هستیم که اولین روز هفته را طبق برنامه عمل کردیم، روز یک‌شنبه عصر متوجه می‌شویم ۹۰ درصد طبق برنامه‌ریزی انجام‌شده پیشرفته‌ایم، همان عصر دوستی تماس می‌گیرد و با گفتگو در مورد موضوع خاص تمام برنامه‌های ما نقش بر آب می‌شود، و کارهای دوشنبه را به آخر هفته موکول می‌کنیم و آخر هفته با چند تا کار ناقص و حجمی از کارهای انجام‌نشده روبرو هستیم، ناگهان متوجه می‌شویم که آخر هفته از راه رسید و تمام برنامه‌ریزی‌های قبلی انجام‌نشده و همه‌چیز مثل گذشته است، اصلاً متوجه گذشت زمان نشدیم و تمام برنامه‌های ما نقش بر آب شد. دقت کنید فقط یک تغییر کوچک می‌تواند کل برنامه را به هم بریزد به‌عنوان‌مثال اگر قرار باشد یک هواپیما از تهران به بندرعباس برود و بعد از پرواز  کاپیتان فقط یک یا چند درجه در تنظیم مسیر اشتباه کند بجای بندرعباس به خرمشهر یا زهدان خواهد رفت، تنظیم اهداف و کنترل روزانه آن بسیار مهم و ضروری است، همین تغییر جزئی در تنظیم پرواز بارها و بارها در هدف‌گذاری‌های خودمان شاهد هستیم و تنها دلیل آن داشتن یا نداشتن تعهد کافی در انجام کلیه امور هستیم.

حالا یک سؤال اساسی مطرح می‌شود که چگونه می‌توانیم در حوزه املاک پربازده‌ترین و متفاوت‌ترین فروش و کسب درآمد را تجربه کنیم؟

ماجرا را با یک سؤال دیگر پیش می‌برم. همین‌الان بر روی یک کاغذ یادداشت کن که دوست دارید در ۵ سال آینده، دقیقاً ۵ سال دیگر در چه شرایطی باشید بدون محدودیت جواب را مکتوب کنید و شرایط ۵ سال آینده را آن‌طور که دوست دارید باشد را بنویسید.

اگر در شغل مشاور املاک هستید خوب دقت کنید، وقتی‌که یک مشتری برای خرید مراجعه می‌کند یک محدودیت ذهنی برای خودش دارد، شما به‌عنوان فروشنده این اجازه را به خودتان ندهید که پایان فروش را مشخص کنید، درواقع پایان فروش با مشتری است شما به‌عنوان مشاور فقط مسیر را آسان کنید این مشتری است که برای پایان تصمیم می‌گیرد.

برای یک مشاور مسیر موفقیت کدام است؟الف یا ب

الف ):  پیروزی؟ — مشاوره اصولی؟ — نه و شکست؟

ب ):  مشاوره اصولی؟ — نه و شکست؟ — پیروزی؟

اصولاً کسی که تازه‌وارد این کارشده است در خیلی مواقع ما به‌عنوان مشاور املاک دوست دارد که در درجه اول  و همان ابتدابه‌ساکن برنده باشد و به موفقیت چشم‌گیری برسید و گاهی مشاور با برخورد در اولین شکست  و کسب تجربه‌های جدید فکر می‌کنند که اشتباه هدف‌گذاری کرده‌اند و شروع به تغییر مسیر می‌کنند، مجدد از نقطه صفر شروع می‌کنند. ولی مشاوره خوب و قوی در برخورد به یک نه و یک شکست، از آن درس می‌گیرد و سعی در اصلاح مسیر دارد و هر نه که می‌شنود خود را به موفقیت نزدیک  می‌کند. درواقع هر نه حکم یک پله برازی رسیدن به قله را دارد. مشاور قوی می‌گوید شکست یعنی شروع دوباره، شکست یعنی پیدا کردن یک مسیر جدید، شکست یعنی یک‌قدم به پیروزی نزدیک شدن، شکست یعنی درس از مسیر اشتباه.

برای موفق شدن باید سعی و تلاش خودت را به‌صورت جسمی و ذهنی افزایش بدهی. از تمرکز بر ترس‌ها دست‌بردار و نگاهت را مثبت کن و تمرکز خودت را بر نقاط مثبت و قوت قرار بده از هر نه که شنیدی درس بگیر و یک تبریک به خودت بگو یادت باشد که خواستن توانستن است.

ما همیشه در حال گسترش یافتن و روبه‌جلو بودن هستیم و یا در حال کوچک شدن و رو به عقب بودن هستیم هیچ‌گاه در حالت ثابت نیستیم.

آیا نه شنیدن برای شما ترسناک است یا خوش‌آیند؟

هر نه که می‌شنوید یک پله به موفقیت نزدیک می‌شوید و مهم نیست که چند تا نه می‌شنوید، هر نه یک دنیا درس در خود دارد و اگر هوشمندانه چرایی؟ نه را بررسی کنید به اهدافتان نزدیک‌تر می‌شوید. نگران نه از سمت فروشنده یا خریدار نباشید، به دنبال دلیل یا دلایل آن باش چرایی نه را پیدا کن،  مهم‌ترین کار پیدا کردن چرایی نه است؟

نه من نمی‌فروشم پشیمان شدم؟

نه قیمت منطقی نیست؟

نه احساس خوبی از این معامله ندارم؟

از رفتار شما خوشم نیامد؟

یادت هست گفتم برای خودت شعار داشته باش آن را بنویس و هرروز آن را مطالعه کن.

مثال: من یک مشاور حرفه‌ای هستم، هر نه که می‌شنوم خوشحال می‌شوم و از آن درس می‌گیرم. هر نه من را به ثروت و موفقیت نزدیک‌تر می‌کند.

بجای اینکه در دفتر بیکار به شینید و منتظر باشید برو بیرون و چند تا نه بیشتر دریافت کن. برای خودت برنامه داشته باش هرروز تعداد نه که می‌شنوید را بیشتر کن، یک رکورد برای خودت تعیین کن بگو این هفته باید ۵۰ تا نه بشنوم. اگر شده ۵۱ به خودت جایزه بده این یعنی اینکه شما ۵۰ قدم به موفقیت نزدیک شده‌اید.

اگر شما مدیر املاک هستید از مشاوران بخواه تا تعداد بیشتری نه دریافت کنند و هر هفته روند کاری آن‌ها را چک کنید. چرا خیلی از مشاوران برای مدت کوتاهی در دفتر املاک کار می‌کنند بعدازاین دفتر به‌جایی دیگر یا به شغل دیگری می‌روند؟ چون اکثر آن‌ها دوست ندارند که نه بشنوند و با شنیدن هر نه آن را با یک شکست تلخ مقایسه می‌کنند. اجازه بدهیم که باورهایمان تغیر کند بجای اینکه هر نه را یک‌بار منفی بدانیم آن را یک اتفاق مثبت تلقی کنیم، هر نه را یک پله برای رسیدن به یک قرارداد عالی در نظر بگیریم، باید با اعتمادبه‌نفس بیشتری نه بشنویم.

در جای خواندم که نقل‌قولی بود از بنجامین  فرانکلین : موفقیت، چه بسیار افرادی را به نابودی کشانده است.

گاهی اوقات وقتی یک مشاور یا هر کس دیگری در کار خودش به یک موفقیت می‌رسد دیگر خدا را بنده نیست و خودش را به نابودی می‌کشد و از پولی که به دست آورد در مسیر نادرست استفاده می‌کند و اقدامات لازم برای شکست‌های بعدی خودش را فراهم می‌کند. از پولی که به دست آورده‌اید بر روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید به منابع آموزشی سری بزنید کتاب و فایل‌های آموزشی تهیه کنید و خودتان را در مسیر موفقیت قرا ر دهید. بامطالعه کتاب‌های بهتر خودتان را به‌روز کنید .و برای آینده خودتان سرمایه‌گذاری کنید. با پولی که به دست میاورید به تفریح درست بروید

تعریف شما از موفقیت چیست؟

تعریف شما از تفریح چیست؟

تعریف شما از لذت و شادی چیست؟

همین چند تا تعریف ساده مرز میان افراد موفق و افراد شکست‌خورده است. یک مشاور موفق از پولی که به دست می‌آورد برای آینده خودش سرمایه‌گذاری می‌کند، به‌عنوان‌مثال چند کتاب در حوزه موفقیت یا مدیریت و یا ارتباطات تهیه می‌کند و یا به دنبال فایل‌های بهتر و باارزش‌تری می‌رود. کیفیت رفتار و گفتارش را تغییر می‌دهد. تعداد تماس‌ها و آگهی‌ها را افزایش می‌دهد. و حتی تعداد نه را نیز افزایش می‌دهد تا بتواند یک فروش و یک قرارداد عالی تنظیم کند. در یک بازی فوتبال توجه کنید. وقتی تیمی که دو بر صفر از حریف جلو است و به حالت دفاعی می‌رود و درنهایت بازی برده را به باخت تبدیل می‌کند و چهار بر دو بازی برده را واگذار می‌کند فقط به خاطر اینکه دست از موفقیت برداشت و در نقطه باقی ماند یادتان باشد یا در حال پیشرفت هستیم و یا در حال شکست خوردن هستیم. هیچ‌چیز ثابت نیست یا روبه‌جلو و یا رو به عقب. یا مثبت و یا منفی. مراقب باشید که در این دام نیفتید.

یک دستورالعمل کلیدی برای مشاوران املاک به همراه یک سؤال عالی:

این دستورالعمل از یک کلمه سه‌حرفی است تشکیل‌شده است و بسیار پرکاربرد است. وقتی‌که در  کار خودتان شکست خوردید. از این سؤال به‌خوبی استفاده کنید. البته من در تمام موارد از این سؤال استفاده می‌کنم هم در شرایط موفقیت و هم در شرایط شکست برای من خیلی کاربرد داشته است .

از این بهتر ؟

اگر شکست بخورم از خودم می‌پرسم از این بهتر کدام گزینه است؟

وقتی موفق می‌شوم از خودم می‌پرسم از این بهتر چطور ؟

شروع می‌کنم به ادامه فعالیت خودم هرروز بیشتر و بیشتر به دنبال گزینه‌های بهتری هستم.

فارغ از هر نتیجه‌ای که به دست آوردید، اقدام کنید، شروع کنید، پیگیری کنید به دنبال فایل‌های جدیدتر و اختصاصی باشید. آگاهی جدید بزنید، پیگیری مشتریان قبلی باشید با آن‌ها تماس بگیر و جویای احوالشان باشید، مشتری جدید پیدا کنید و دوباره از خودت سؤال کن از این بهتر چطور.  حتماً از این بهتر نیز وجود دارد و در هر شرایط اگر در یک مذاکره شکست خوردید و یا پیروز شدید به خودت بگو حالا نوبت گزینه بعدی است ، حتماً گزینه بهتری خواهد بود.

من ایمان‌دارم که همیشه یک گزینه ( فایل ) بهتری نیز وجود دارد فقط کافی است که به دنبالش باشیم بالاخره از قدیم گفته‌اند جوینده یابنده است. به خودت بگو که حتماً فایل بعدی بهترین گزینه تاریخ است و بعدازآن مجدد به خودت بگو که من ایمان‌دارم که گزینه بعدی بهترین گزینه جهان است و همین‌طور ذهن خودت را تقویت کن و برای آینده خودت برنامه‌ریزی موفق داشته باشد.

اکثر مواقع ما عادت داریم خودمان را برای اتفاقات نیفتاده آماده کنیم ، درحالی‌که بهتر است که خودمان را برای شرایط عالی و مثبت آماده کنیم.

اما موانع خیالی که مانع موفقت ما می‌شوند:

منشأ این موانع می‌توان متفاوت باشد که هرلحظه در ذهن ما آن را نجوا می‌کنیم

باورهای غلط که از گذشته در ذهن ما وجود دارد.

تفکر غالب دیگران که بر ما نمی‌شود تا را بازگو می‌کنند.

تجربیات تلخ خودمان درگذشته.

تجربیات تلخ دیگران که بر ما تأثیرگذار است.

تأثیر فیلم‌ها و رسانه‌ها بر باورهای ما.

در خیلی مواقع ما خودمان را، بین افکار منفی و موانع خیالی حبس می‌کنیم و با نمی‌شود های مخفی با خودمان مبارزه می‌کنیم.

این جمله نقل‌قول از هنری فورد است: شما چه فکر کنید موفق می‌شوید و چه فکر کنید شکست می‌خورید در هر دو صورت حق با شما است.

شاید مهم‌ترین مشکل مشاوران املاک این باشد که به‌اندازه کافی با افراد مختلف تماس نمی‌گیرند و سعی می‌کنند تا تعداد نه کمتری دریافت کنند. یکی از کارهای شما می‌تواند مراجعه خانه به خانه در محدوده خودتان باشید، کافی است به درب منزل بروید و خودتان و دفتر املاک خودتان را معرفی کنید و با ارائه یک کارت ویزیت به صاحب‌خانه از به او بگویید که: اگر قصد فروش یا اجاره و یا خرید و یا معاوضه خانه را داشتید تیم ما می‌تواند به شما کمک کند.

یک‌راه‌حل ساده در پیش رودارید و آن عبارت است از دادن پیشنهاد خرید – فروش – اجاره – معاوضه به تعداد کافی. برای رسیدن به معدن طلا چه‌کار می‌کنند؟ باید کلی خاک و کل و زغال‌سنگ جابجا بشود تا به رگ‌هایی از طلا رسید.

انصافاً تا به امروز چند تا نه خوردید.

آیا هر نه حکم زغال‌سنگ در معدن را ندارد؟

آیا هر بله حکم رک طلا را در معدن در اعماق زمین را ندارد؟

اجازه بدهید نه شنیدن در کار مشاور املاک را با یک مثال  دیگر پیش ببریم.

حتماً بارها و بارها ماجرا ادیسون و اختراع لامپ را شنیده‌ایم. که در پی اختراع لامپ بیش از هزار بار شکست خورد و وقتی خبرنگاری از او پرسید که چه احساسی دارید که هزار بار برای این اختراع شکست خوردید. “حال فرض کنید که ادیسون مشاور املاک بود و خبرنگار از او می‌پرسید که چه احساسی دارید که هزار بار درفروش شما با شکست روبرو شده‌اید او در جواب می‌گفت که من هزار مسیری را کشف کردم که منجر به فروش نمی‌شود و حتماً راه دیگری برای این کار وجود. دارد و خوشحال هستم که توانستم این هزار راه را پیدا کنم” ادیسون در پاسخ به خبرنگار گفته بود که من هزار بار خطا نکردم بلکه هزار راه کشف کردم که به روشنایی ختم نشده است و حتماً یک گزینه دیگری وجود دارد. شما چقدر انگیزه دارید تا به ثروت در املاک برسید. آیا حاضر هستید هزار نه بشنوید و هزار راه‌حل جدید کشف کنید.

یادتان باشد که حتماً راه بهتری وجود دارد که ما نمیدانیم.

کیفیت کسب‌وکار شما به موفقیت و شانس بستگی ندارد بلکه به افکار و میزان درک شما از موقعیت‌ها بستگی دارد. کیفیت کسب‌وکار شما وابسته است به کانون توجه و تمرکز شما.

مجدد این را برایتان بازگو می‌کنم قبل از هر کاری هدفتان را مشخص کنید و اگر به  هدف نرسیدید هدف را تغییر ندهید بلکه مسیر را بازبینی کنید کاری که ادیسون در مسیر اختراع روشنایی از الکتریسیته انجام داد او هدف را تغییر نداد بیش از هزار بار مسیر را تغییر داد تا به هدف برسد.

۱ – قبل از اقدام به هر کاری هدفتان را واضح و مکتوب  کنید.

اگر بخواهیم هدف را تعریف کنم خواهم گفت: هدف یعنی چیزی،مکانی، موضوعی، که به حد کافی دور از دسترس باشد و برای رسیدن به آن باید مجموعه‌ای از اقدامات را انجام دهم، برای آن باید وقت صرف کرد و تمرین و مطالعه داشت آن‌هم به‌صورت منظم و سازمان‌یافته اقدام کرد.

برای اینکه به اهدافم برسم باید حرفه‌ای باشم، پس تصمیم بگیرید که حرفه‌ای باشید.

حرفه‌ای بودن یعنی اینکه :

حرفه‌ای حرف بزنید. حرفه‌ای فکر کنید. حرفه‌ای رفتار کنید. حرفه‌ای عمل کنید.

و برای حرفه‌ای شدن باید مطالعه کنید.

 

۲ – هدف خودت را در املاک مشخص کن و تمرکز خودت را بر روی یک بخش قرار بده.

تغییر نیاز به یک اراده فولادی دارد. با تمام وجود  به سمت اهدافتان قدم بردارید. حتماً ذهن منطقی شما مقاومت خواهد کرد . به‌هیچ‌عنوان قضاوت نکنید نه خودتان را نه دیگران را فقط طبق برنامه اقدام کنید. باید اهداف شما ارزش‌آفرین باشد. برای خودتان اهدافی را تعیین کنید و برای رسیدن به آن نقشه داشته باشید اگر نشد هدف را تغییر نده نقشه راه را عوض کن. آینده شما و آینده کسب‌وکارتان به تصمیمات حال حاضر شما دارد، می‌توانید برای اهداف خودتان الگوی پیدا کنید اگر نبود نگران نباشید یک الگوی خیالی طراحی کنید. ذهن ناخودآگاه شما تفاوتی بین واقعیت و خیال ندارد.

۳ – مراقب کلمات خودت باشد. لازم است که برخی از کلمات  پرکاربرد خودتان را اصلاح کنید و برخی را حذف کنید، در کتاب چهار اثر از خانم اسکاول شین آمده است که از کلام شما بر شما حکم می‌شود. مراقب گفتار و رفتارتان باشید. دقت کنید که کلماتی که بار منفی دارند را حذف کنید و دیگر به آن کلمات فکر نکنید.و در مقابل به دنبال کلماتی باشید که بار مثبت دارند.

به‌عنوان‌مثال کلمه اگر را حذف کنید اگر فلان کار می‌شد، شما با این نوع اگر که بار منفی دارد بیشتر درگذشته خواهید بود حال‌آنکه آن را با چه می‌شد اگر بتوانم این قرارداد را به شکل عالی انجام دهم. یعنی اگر منفی درگذشته را با اگر مثبت در آینده عوض کردید. و یا کلمه غیرممکن را حذف کنید و به‌هیچ‌عنوان چیزی به اسم غیرممکن وجود ندارد، درگذشته دور پرواز انسان‌ها در آسمان غیرممکن بود ولی حالا یک امری طبیعی است. روز فقط از چوب امکان داشت قایق بسازند و فکر اینکه می‌شود با آهن و فولاد قایق ساخت امری غیرممکن و محال بود درحالی‌که  امروزه قایق‌های با وزن چندین تن را از فولاد می‌سازند.

یادتان باشد غیرممکن وجود ندارد، شاید فعلاً  برای انجام آن ایده‌ای نداریم.

۴ – تعهد به انجام  کار داشته باشید.

افکار و کانون توجه خودتان را بر انجام  درست و دقیق کار بگذارید مانند خلبانی باشید که تعهد ۱۰۰ درصدی دارد تا هواپیما و مسافران را به مقصد برساند. به‌هیچ‌عنوان متفرقه فکر نکنید، اگر قرار باشد در حوزه املاک فعالیت کنید تمام افکار و اهداف شما بر این باشد که شما بهترین فرد ممکن برای این کار هستید و خودتان را تبدیل به یک قدرت مثبت کنید و این کار را فقط باید با افکار درست و عالی پیش ببرید کانون توجه و تمرکز شما بر موفقیت با تعهد بالا و صددرصدی باشد. حتماً پیروز خواهید شد. اگر بگویید حالا ببینم چطور می‌شود یعنی به لیاقت خودتان شک خواهید داشت. هیچ میانبر و یا راه فراری نیست باید از پیش شاهد جشن موفقیت خودتان باشید البته با قانون برد، برد پیش بروید اگر می‌خواهی موفق شوید کمک کن تا دیگران موفق شوند. قانون این‌چنین است فروشنده برنده = خریدار برنده = مشاور برنده . اگر برد را باصداقت تمام برای هر سه گروه بدانید آنگاه در مسیر درست خواهید بود. موفقیت یک قانون ساده دارد. صداقت در  گفتار و رفتار.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقایسه