بخش اول:
چگونه برای خرید خانه شروع به پسانداز کنیم؟ دوست دارید برای خودتان خانهای بخرید؟ خانه بزرگتری میخواهید؟ همینالان یک دفترچه یادداشت بردار و تاریخ امروز را بنویس و شرایط خانه دلخواهت را مشخص و دقیق بنویس. خانهدار شدن و داشتن یکخانه مناسب یکی از مهمترین اهداف هر انسانی است بهویژه زوجهای جوان. اگر شما هم به فکر خرید خانه و خانهدار شدن هستید و اگر خانهدارید به فکر تبدیل آن به خانه بهتری هستید. پیشنهاد میکنم مطالب زیر را بخوانی و هرکجا کمک خواستید از ما سؤال بپرسید. به نظر من هنوز خانه برای رشد جا دارد اصلاً مهم نیست ده یا بیست سال گذشته قیمت ملک چند بوده و حالا چند است، همینالان هم که اقدام کنید فرصتهای مناسب زیادی وجود دارد تا شما موفق شوید. بهترین جا برای سرمایه گزاری املاک است ولی به شرطی که قواعد و قوانین سرمایه گزاری در املاک را بشناسید، شاید مثل اتومبیل باشد اگر دقت نکنید کلاه سرتان میرود ولی اعداد و ارقام آنها باهم قابلمقایسه نیستند.به نظر میرسد که سرمایه گزاری در املاک بهترین نوع در جهان باشد، فقط حتماً قبل از خرید تحقیق، مشورت، و مطالعه داشته باشید. برای شروع با هر میزان سرمایه که دارید اولین هزینه شما بعد از خرید ملک کمسیون دفتر املاک و مشاور املاک است که بین نیم تا یک درصد از کل مبلغ است که شرایط آن را باید از دفتر املاک سؤال کنید، بعد موضوع مالیات و هزینههای جاری است که باید اطلاع از آنها داشته باشید. جمع این اعدا قیمت تمامشده خرید خانه است. مثال ۵۰۰ میلیون قیمت خانه به همراه ۵ میلیون کمیسیون و ۳ میلیون مالیات و عوارض شهرداری و ۶ میلیون هزینه تعمیرات و الیآخر قیمت تمامشده میرسد به عدد۵۱۴ میلیون میرسد. حال فرض کنیم که شما خانه اولی هستید و قصد دارید یکخانه بخرید، شما چگونه برای خرید خانه پسانداز و برنامهریزی میکنید؟فرض بر اینکه شما کمی پسانداز دارید کنی سهامدارید و یک وام در حال آمادهسازی و کسی که به شما وعده کمک داده ازاینجا و حتی قبل از این نیز باید شما برنامهریزی منظم و دقیقتری داشته باشید. چندراه عملی که میتواند به شما کمک میکند تا بتوانید خودتان را برای خرید کنید. در حال حاضر در کجا و با چه شرایطی زندگی میکنید، فرض کنیم که شما در یک آپارتمان ۱۰۰ متری زندگی میکنید، بهعنوانمثال مبلغ ۲۰۰ میلیون پول پیش دادهاید و ماهی ۵ میلیون اجاره میدهید. “یک جمله معروف است که: یک گام به عقب دو گام بهپیش” در مرحله اول به فکر نقلمکان کردن بهجای که صرفه اقتصادی داشته باشد، بهعنوانمثال اگر در خانه پدری امکان دارد برای یک سال بروید آنجا تا اجاره حذف شود و یا به یکخانه کوچکتر مثال ۷۰ متر یا به یک محله پایینتر نقلمکان کنید و پول پیش را به ۱۵۰ میلیون برسانید و اجاره را حذف کنید و یا به حداقل برسانید. درنتیجه شما چند ده میلیون پول مازاد دارید و ماهی چند میلیون در پرداخت اجاره صرفهجویی شده و فعلاً برای شروع همه را در بانک پسانداز کنید. مرحله دوم هر پولی که به دست میآورید را بهحساب پسانداز واریز کنید بدون شک شما بههیچعنوان نباید به صندوق پساندازتان دست بزنید. مثلاً فروش ویژهای دارید و یا طلبی از گذشته به دستان رسیده است، به هر شکل و به هر میزان نگویید اینکه چیزی نیست، فعلاً بیخیال فردا کی مرده کی زنده است. کم کردن هزینههای زندگی از هر نوع که باشد. چه مواد غذایی و چه پوشاک به هر شکل و به هر میزان پول بهدستآمده واریز حساب پسانداز شود. بروید سراغ هزینههای غیره ضروری و فهرستی از آنها تهیه کنید و شروع کنید به حذف یا کاهش آنها. مرحله سوم فهرستی از منابع درآمدی خودتان را بنویسید، میزان درآمد از هر منبع را بهصورت ماهیانه در مقابل آن ثبت کنید مثال : حقوق ثابت از اداره ۴٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان درآمد از محل اجاره ۱٫۵۰۰٫۰۰۰ تومان درآمد از محل سایت . . . فهرستی از مهارتهای و توانمندیهای خودتان را بنویسید و آنها را در ساعات بیکاری باکمی خلاقیت تبدیل به پولکنید. و یا به هر شکل دیگر، در ادامه سعی کنید منابع درآمدی را افزایش دهید، فعلاً فهرستی از منابع درآمدی را بنویسید و تعداد آنها را تغییر دهید و سپس آنها را که باارزشتر و سودآورتر است را تقویت کنید. مرحله چهارم: کمی سخت است ولی امکان دارد، هزینههای خودتان را کاهش دهید، بهعنوانمثال اگر خانواده چهارنفری هستید و هرکدام یک گوشی همراه دارید موبایل کوشی را قطع کنید و همگی از وای فای خانه استفاده کنید. تا میتوانید هزینهها را کاهش دهید، کاهش هزینه به معنای رمز بازی و خساست نیست بلکه به معنای سرمایهگذاری و استفاده بهینه از منابع مالی است. بالاخره هرکسی بهتر میداند که چگونه الگوی مصرفی دارد و اگر قصد خرید خانه و سرمایهگذاری بر روی ملک رادارید باید از یکجا شروع کنید و آن همینجا است: مدیریت هزینهها” اگر به فکر پسانداز و خرید خانه هستید مدیریت هزینهها بهشدت ضروری است. همیشه سؤال بپرسید و با سؤالات عالی به بهترین پاسخها خواهید رسید بهعنوانمثال از این بهتر راهی وجود دارد؟ چرا باید به خانه دلخواهم برسم؟ بیشتر به دنبال چرایی با پاسخهای طولانی باشید به فکر سؤالی با پاسخ بله و خیر نباشید. و به هر پاسخی رسیدید از خودتان سؤال بپرسید از این بهتر چگونه؟بخش دوم:
کدام ملک را بخرم: “پیشنهاد میکنم این بخش را بهدقت بخوانید و حتماً مشاوره بگیرید و به عبارتی بیگدار به آب نزنید” گزینه اول: یافتن ملک مشکلدار؛” نه هر مشکلی” خیلی مواقع در دفاتر املاک ملکهایی پیدا میشود که قیمت خیلی پایینتر از قیمت روز منطقه رادارند و گاهی در بین مشاوران املاک به شکلهای گوناگون معرفی میشود و بهعنوانمثال به آن ملک سرمایه گزار و یا زیر قیمت و یا هر عنوان دیگر مطرح میشود، بهعنوانمثال در منطقهای قیمت هر مترمربع بیست میلیون تومان است درحالیکه موردی مطرح میشود که ۵ سال ساخت است و قیمت آن مثلاً ۱۶ میلیون قیمت گزاری شده است، چرایی قیمت گزاری مهم است. خوب برسی کنید و چرایی آن را پیدا کنید. شاید ملک فوق نقطهضعفی داشته باشد که این میتواند فاصله قیمتی را با ملکهای دیگر افزایش دهد. ((پیشنهاد میکنم به دنبال املاکی باشید که نقطهضعف و مشکلی داشته باشد و برطرف کردن آن در توان شما باشد و بعد از برطرف کردن آن ملک را میتوانید به قیمت منطقه و گاهی بالاتر تاز قیمت منطقه بفروشید.”)) بررسی برخی از نقاط ضعف املاک مشکلات اداری مثل سند مشکلات مالی مثل مالیات داشتن وام بانکی ضامن بودن سند در شرایط خاص نداشتن سند و قولنامهای بودن طبقه چهارم بدون آسانسور طبقه زیرزمین یا زیر همکف بودن نداشتن نورگیری مناسب قدیمی بودن ملک نیازی فوری مالک به وجه نقد به هر دلیل نداشتن پارکینگ یا انباری و یا هر دو نداشتن آشپزخانه خوب با تهویه مناسب و یا نور مناسب اینگونه ملکها سخت شاید سخت خریدوفروش شود ولی اگر مهارتهای زیباسازی و رفع مشکلات را داشته باشید میتوانید از آن بهبه عنوان یک پتانسیل خوب برای سرمایه گزاری و رسیدن به ملکهای باارزش بهتری شروع کنید. گزینه دوم: خرید در بیرون شهر یا همان حاشیه شهر به علت گرانی قیمت مسکن در شهرها و مراکز استانها، تعداد واحدهای کمتری خریدوفروش میشود و بیشتر به شهرهای جدید اطراف مراکز استانها مهاجرت کردهاند. طی چند سال گذشته شهرهای اصلی تحت تأثیر رکود بازار مسکن قرارگرفتهاند و بیشتر در رکود قرار دارند، بهطوریکه خریدوفروش مسکن در این شهرها با کندی انجام میشود و حتی میتوان گفت متقاضیان کمی هم در این شهرها حضور دارند. با توجه به شرایط فوق تعداد خریدوفروش بهشدت کمتر شده و بیشتر مردم به دلایل مختلف مثل قیمت پایینتر به حاشیهها مهاجرت کردهاند که این اتفاقات باعث شده تا خریدوفروش با شتاب بهتر و بیشتری انجامگرفته است. و توجه داشته باشید که در برخی از شهرها و شهرکهای اطراف بهشدت با کاهش نرخ ملک روبرو هستیم. گزینه سوم: خرید املاک نوساز و یا در حال ساخت به شکل قولنامهای ملک و یا سازندهها به دلایل مختلف همانند مشکلات مالی مجبور بهپیش فروش با نرخ پایینتر میشوند که گاه بهشدت زیان میبینند ولی بنا به دلایل مختلف مجبور به فروش زیر قیمت میشوند بهعنوانمثال من خودم چنین تجربه تلخی را داشتم در سال ۱۳۹۱ یک ملکی میساختم که بنا به دلایلی مجبور شدم دو واحد از کاشانهها را خیلی پایینتر از قیمت منطقه بفروشم و شرایط دریافت وجه را هم بهصورت اقساط دریافت کردم، و بعد از چند ماه که واحدهای فوق را تحویل دادم خریدار چیزی حدود ۶۰ درصد سرمایه اولیه سود کرده بود و من کلی متضرر شده بودم ولی چون در شرایط سخت بودم مجبور شدم که چنین اقدامی کنم. ولی شرایط پیشخرید همیشه هم خوب نیست برای پیشخرید حتماً از سابقه سازنده مطمئن شوید چهبسا گاهی شنیدیم و دیدم که ملک یک ملک را زیر قیمت فروخته و بعد از مدتی متوجه میشویم که آن ملک را همزمان به سه یا چهار نفر فروختهشده، بهدقت بررسی کنید . مراقب باشید که پولتان را کجا سرمایه گزاری میکنید. گزینه چهارم: ملکی که میشود آن را رهن کامل داد و مبلغی را نیز وام گرفت تا بشود چنین ملکی خرید، البته که برای مدتی به چالش کشیده خواهید شد و البته خیلی مواقع ارزش اینچنین خریدی را دارد. گزینه پنجم: واحدهای طبقات چهارم و یا پنجم بدون آسانسور، بدون پارکینگ، بدون انباری. این واحدها حتماً به دلایل مختلف زیر قیمت منطقه هستند و از طبقات اول و دوم همان مجتمع بهشدت ارزانتر هستند.بخش سوم:
فرهنگ عمومی مردم: در رفتارهای اجتماعی و فرهنگهای مختلف اقوام و ملل داشتن خانه یک اولویت بهحساب میآید و برای آن ضربالمثلهای بیانشده است که با باورها و عقاید و سلیقههای مردم هر منطقه بیانشده است که در اکثر مواقع خانهدار شدن یعنی شروع یک زندگی جدید و یا یک عروسی و یا چیزی شبیه به اینها است. خرید خانه با توجه به بودجه و شرایط مالی مردم متفاوت و کمی سخت شده است. به عبارتی خرید یکخانه یکی از مهمترین چالشهای مردم ایرانزمین است. پس برای خرید خانه باید در چند کار مهارت داشته باشید البته اگر قرا نیست از جایی ارث کلاً و یا خانهای زیبا و رؤیایی برایتان ارزانی شود، بهناچار بایست چند مورد را خوب یاد بگیرید. آموزشهای همانند مدیریت مالی، کنترل هزینهها، پسانداز، داشتن چند منبع درآمدی، صبور و آیندهنگر باشید.. برای خانهدار شدن شروع کنید به سؤال پرسیدن، سؤالات هدفمند که شمارا به پاسخهای کلیدی هدایت کند. چرا باید خانه داشته باشم؟ چطور با مدیریت مالی، و کنترل کدام موارد میتوانم سرمایه لازم برای خرید خانه ایجاد کنم؟ چگونه پسانداز کنم و چقدر باید از پسانداز داشته باشم تا بتوانم خانه بخرم؟ از چه روشهای میتوانم خانه بخرم؟ اصلاً بهترین روش خرید ملک چیست؟ سوا لاتی که ما را با چالش چرایی روبرو میکند. تا برای خرید خانه اقدامات لازم و اساسی را انجام دهیم. آنقدر سؤال با قالب چرایی بپرسید تا از روشهای قدیم فاصله بگیرید و ایدههای جدید برای چگونگی و یافتن مسیر به وجود بیاید؟ سعی کنید برای خانهدار شدن از شهرهای کوچک شروع کنید و قدمبهقدم به سمت خانه بزرگ در شهر کوچک برسید و سپس با سرمایه لازم از فروش خانه بزرگ در شهر کوچک به سمت خرید خانه کوچک در شهر بزرگ اقدام کنید. خوب میدانیم که برای خرید ملک یا آپارتمان یا خانه پول زیادی لازم است. اصولاً پولی که برای خرید خانه لازم است بهطورکلی با حقوق کارمندی و کارگری ویل با شغلهای معمولی و آزاد، به این سادگیها و در مدتزمان کوتاه به دست نیامده و نخواهد آمد ولی ما مجبور هستیم که خانه و سرپناهی داشته باشیم. و برای داشتن خانه و تأمین مسکن دست به اقداماتی بزنیم، مثل داشتن چند منبع درآمد، پسانداز کردن، مدیریت منابع مالی، مدیریت هزینهها و غیره که باید از جای شروع کرد. مهمترین اقدام و سادهترین کار پسانداز کردن است. به نظر میرسد که پسانداز کردن پیشنیاز همه کارها است، ولی قبل از تصمیم به پسانداز گرفتن یک کار بسیار مهم داریم و آن تعیین هدف و هدفگذاری است بهعنوانمثال هدف امثال من “خرید خانه” در منطقه و محله مشخص با مبلغ حدود چند صد میلیون، پس باید برای رسیدن به هدف مشخص دست به اقداماتی مشخص و منظم بزنم. اولین اقدام من پسانداز ۱۰ درصدی از تمام منابع درآمدی است ولی همۀ مشکلات خرید خانه در پسانداز کردن نیست. با توجه بهسرعت رشد قیمت خانه و دارایی و درآمد من پسانداز بهتنهایی پاسخگو نیست. ولی یک اقدام مهم باید انجام بدهم که تعهدی داشته باشم تا به این پساندازها بههیچعنوان دست نزنم، میدانم کار سخت و وسوسهانگیز است ولی باید در شروع تمرین و اقدام کرد. هدف از پسانداز فعلاً جمعکردن پول است، تا در موقع مناسب آن تبدیل به یک سرمایه کنیم. پس با آیندهنگری و پسانداز دهدرصدی از منابع درآمدی خودمان را آماده میکنیم تا در جای مناسب مثل خرید سکه و طلا سرمایه گزاری کنیم. بخش دوم صرفهجویی است باید کاری کرد تا هزینههای زندگی را کاهش دهیم. و منابع و دلاراییهایمان را مدیریت بهتری کنیم تا به توانیم نقدینگی را حفظ و میزان پسانداز را بیشتر کنیم. یکی از کارهای مهمی که باید انجام داد استفاده کمتر از تلویزیون است، بله تلویزیون کمتر نگاه کنید و بجای آن مطالعه کنید، تأثیر تلویزیون زیاد است چطور؛ وقتی تلویزیون روشن است در حال وقت تلف کردن هستیم، در حال خوردن تنقلات هستیم، عدم تحرک داریم، هر آنچه تبلیغ میشود هوس میکنیم بخریم یا داشته باشیم با توجه به اینکه موردنیاز و یا جزو واجبات نیست، مثال تلویزیون تبلیغ عروسک و اسباببازی میکند بچه میبیند و میخواهد و ما هم چند روز بعد بهطور اتفاقی اسباببازیها را میبینیم و میخریم و یا در تلویزیون تبلیغ یک ماده غذایی را میبینیم و چند روز بعد هوس میکنیم و میخریم، همه اینها تأثیر تبلیغات تلویزیون است، پس با خاموش کردن تلویزیون هزینهها را کاهش میدهیم. در اقدام بعدی سری به انباری بزنید فهرستی از کالاهای غیرضروری را که در آنجا دارید و کاربردی برایتان ندارد را تهیه کنید و شروع کنید به فروختن آنها و حواستان به قیمتها باشد. مثلاً من سالها بود دوچرخهای داشتم که مورداستفاده قرار نگرفته بود وقتی خواستم بفروشم عددی که فروخته شد اصلاً برایم قابلتصور نبود یک دوچرخه کهنه بیست در انباری مانده با یک عدد جالبی فروخته شد. در اقدام بعدی فعلاً سفر و میهمانی را کنسل و یا کمتر کنید، تا هزینههای را کاهش دهید. این مثالهای ساده به این صورت است که ضمن صرفهجویی در هزینهها،و افزایش منابع مالی باعث میشود تا یک گام بلند به سمت خانهدار شدن بردارید و ضمن اینکه به شما استقلال و عزتنفس هم میدهد. بعدها وقتیکه صاحبخانۀ شدید، با خیلی راحتتر اقدام کنید با نگاهی به لوازم موجود منزلتان بررسی کنید و لذت خانهدار شدن را تجربه کنید که آیا خانهدار شدن ارزش دارد و یا داشتن چندین وسیله کمکاربرد در انباری با این تفکر که حیفِ است مکه میشود خرید، بله میشود خرید و بهتر از آن را هم میشود خرید به شرطی که درست عمل کنیم. در مرحله بعدی برای خرید خانه گرفتن وام مسکن است. البته که من از هر نوع وامی خوشم نمیآید ولی وام مسکن یکی از گزینههای خوبی است که کمک میکند تا صاحبخانه شویم. من اصلاً اطلاعی از وام مسکن و شرایط آن ندارم، بهترین کار رفتن به بانک و راهنمایی گرفتن از بانک است. بانکها اصولاً بهترین منابع برای دریافت انواع وام بهویژه وام خرید مسکن رادارند. خوبی که وام دارد در درازمدت است و بازپرداخت آن را میتوانید نوعی پسانداز در نظر بگیرید و بخش از حقوق را بجای اینکه اجاره منزل بدهید اقساط خانه شخصی خودتان را خواهید داد. اگر پول و سرمایه خوبی دارید اقدام کنید به مشارکت در ساخت. خانههای قدیمی را پیدا کنید و با آنها به توافق برسید که زمین از آنها و ساخت با شما، البته که این کار تخصص و تجربه میخواهد ولی نگران نباشید ما به شما کمک میکنیم، هر وقت چنین شرایط داشتید با ما تماس بگیرید و از شروع تا پایان همراهتان هستیم و در هنگام شروع با دو الی سه ساعت گفتگو میتوانیم به نتیجه لازم برسیم، زیاد نگران نباشید کافی است کمی مدیریت بدانید باقی را ما کمکتان میکنیم یادتان باشد برای مشارکت در ساخت باید بر تجربه، توانایی، و دانش و تخصص و صداقت داشته باشید. اگر پدرتان خانه قدیمی دارد از همانجا شروع کنید، بله گزینه تخریب و نوسازی را در دستور کار خودتان داشته باشید. کل سرمایه در خانواده است، باهم توافق کنید و صدالبته مکتوب کنید.